📝 آن چنان که خانواده‌اش می‌گویند …|

📝 آن چنان که خانواده اش می گویند...| #علیرضا_متاجی

🔸آنچنان که خانواده اش می گویند از شدت لاغری و نحافت، استخوان های صورتش نمایان شده و چشمانش از کاسه آنها، به طرزی موحش و ترسناک بیرون زده است. بی جانی و بی حالی اش چنان است که گاه به هوش است و بیشتر اوقات از شدت حال ضعف و نزار بی هوش و بی اراده. در حال هوشیاری از دریافت سرم اجتناب می کند و آنگاه که بیهوش می شود، پرستاران به او سرم وصل می کنند. موهایش ریخته، دندانهایش یک به یک در حال افتادن اند و استخوان یکی از پاهایش از شدت نرمی از حالت خود خارج شده است.

🔹این وضعیت و حال روز کسی است که روزگاری نه چندان دور معاون ریاست جمهوری اسلامی ایران بوده است و امروز در چهل و دومین روز اعتصاب غذایش با مرگ خودخواسته و البته شجاعانه دست و پنجه نرم می کند.

🔸من نمی دانم آیا فردی که در ضمیر خود، خود را گناهکار بداند؛ علی رغم تمام ابرام و لجاجت ذاتی؛ حاضر است دمی و آنی این چنین زندگی خود را در مهلکه قرار دهد و با چنین شوریدگی و تپیدگی برای اعاده حیثت خود جان فشانی کند؟

🔹خطاکار یا درست کار، جان یک انسانِ در بند به ثانیه افتاده است. زمان برای تصمیم گیری در گذر است. آقای #بقایی برای پایان دادن به اعتصاب غذایش دو خواسته معقول و قانونی دارد: اعاده دادرسی و برگزاری دادگاه علنی و اعطای مرخصی به دلیل 8 ماه انفرادی.

🔸به خیال من و آنچنان که جمهوری اسلامی را پیش از این شناخته ام، چشم پوشی و نادیده انگاشتن درخواست او و همراهی برای از دست رفتن جانش در قاموس این نظام نیست. ما جمهوری اسلامی را نظامی اخلاق مند، صبور و چون مادری دلسوزِ شهروندانش می شناسیم و نه لجوجی خیره سر که با جان یک انسان در پی اثبات صلابت و اقتدار قوه قهریه اش باشد...

💢maktubat

آنتی اولیگارشی👇
@antioligarchie