✳️ولایت✳️ …🔹الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلى النور و الذین کفروا أولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلى الظلمات أولئک أص

✳️ولایت✳️


🔹اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون

✍️بر اساس حصر عقلی و مفاد آیه، انسان‌ها به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم می‌شوند. ولایت دسته اول با خداست و ولایت دسته دوم با طاغوت. لذا اگر ولایتی غیر از ولایت الله داشتیم باید بپذیریم که از دایره ایمان خارج شده‌ایم. این را به عنوان برائت استهلال داشته باشید تا از چند زاویه از بحث بپردازیم.

ولایت الهی از طریق پیامبران، ائمه و نمایندگان آن‌ها جاری می‌شود تا همه مؤمنین به این شجره طیبه متصل شوند. بنا به دستور اهل بیت (علیهم السلام) در عصر غیبت،‌ اعدل و افقه علماست که به عنوان نایب حضرات بر مؤمنین ولایت دارد. نکته قابل توجه این است که نصب فقیه به عنوان نایب امام اختصاص به عصر غیبت ندارد؛ بلکه اولین بار در عصر حضور ائمه بود که حضرات برای شهرها و مناطقی که از برکت حضور امام محروم بودند، نمایندگانی تعیین کردند تا امور شیعیان (از قضاوت تا اخذ وجوهات و پاسخ به سؤالات شرعی) را تمشیت کنند. و البته در میان این وکلا بودند کسانی که خیانت کردند. بودند کسانی که وجوهات را برای خود برداشتند و منحرف شدند. لکن با این حال حضرات نه تنها به خاطر پدید آمدن انحراف در بعض فقها و نمایندگان، #سازمان_وکالت را تعطیل نکردند بلکه همچنان اصرار داشتند که شیعیان از طریق این تشکیلات به ایشان مرتبط باشند.
پس در فرض فساد نایب الامام هم باید توجه داشته باشیم که #نظام_ولایت حتی در این شرایط هم مورد تأیید و بلکه تأکید اهل بیت است.

اما اگر ممکن است ولایت به دست فقیه فاسد بیفتد چطور می‌شود این حد از قدرت را که به سان نگین سلیمانی می‌ماند، برای عنوان عام فقیه قائل بود؟ مگر نه اینکه ممکن است این انگشتر غیر از #سلیمان به دست #شیاطین هم بیفتد؟

پاسخ بسیار ساده است. آیا قرار است از ترس اینکه ممکن است ولایت به دست فقهای فاسد(طاغوت) بیفتد، خودمان ولایت را به طاغوت بدهیم؟ اگر از خطرات تمرکز قدرت در مقام ولایت می‌ترسیم، آیا نسبت به برکت نافذیت امر ولی در بزنگاه‌ها التفات داریم؟ اصلاً مگر همین مسئله نبود که بزرگترین اتفاقات را در تاریخ معاصر رقم زد؟ در تحریم تنباکو؛ در شکستن حکومت نظامی پهلوی؛ در تشکیل بسیج و جهاد و ... .

حقیر هم کمابیش چیزهایی از فلسفه سیاسی می‌داند. می‌داند که (از نظر فلاسفه علوم سیاسی)‌ تمرکز قدرت فسادزاست. می‌داند که از نظر ایشان نباید به آدم‌ها اعتماد کرد بلکه ابتنای نظام سیاسی باید بر مبنای ساختار باشد. لکن مسئله این است که دین چنین چیزی نمی‌گوید. دین اتفاقاً قائل به این است که قدرت باید در اختیار قوای خیری که مصادیقش از پیش تعیین شده باشد. این بحث بماند برای مجالی دیگر لکن به همین مختصر اکتفا کنم که به حکم «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم» هر جامعه پیشروانی دارد ولو اینکه این امام به مانند ساختار ولایت فقیه واضح و در معرض دید نباشد.

مضافاً اینکه اسلام و شیعه، یک ایدئولوژی است که نیاز به #میزان و #ولی دارد؛ چه، #نهضت_بدون_رهبر بی‌معناست!

اگر از قدرت ولی، از صدای بلندتر او، از حاکمیت تحلیلِ (از نظر ما) غلط او، از اینکه او حرف آخر را می‌زند ناراحتیم، باید بدانیم که راهش زدن اصل ولایت نیست! خیانت یک فقیه، حداکثر دلیلی بر عدم ولایت اوست و نه رد کلیت ولایت فقیه. اگر هم فکر می‌کنیم که حفظ سازوکاری که با اعطای اختیارات فراوان به یک شخص خسارت‌های انحراف احتمالی او را به سمت بی‌نهایت می‌برد غیر عقلایی است، پس تبریک می‌گویم که از هیمنه #عقلانیت_دینی رهیده‌اید. لذا زین پس معنا ندارد که حتی در یک امر، بخواهید متعبد باشید. بلکه باید پیرو خرد خودبنیاد باشید.

سخن را کوتاه می‌کنم. اگر فکر می‌کنیم اساساً بلندتر بودن صدای کسی نادرست است، اگر فکر می‌کنیم جایگاه و قداست مقام ولایت امکان سوء استفاده را فراهم می‌کند باید بدانیم ما دو انتخاب داریم...یا #ولایت_الله و یا #ولایت_طاغوت.
💢 رضا پیامی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇