‍ 🔻داستان یک انقلاب و مفهوم «ایثار».. (برای که به مفهوم ایثار معنا می‌دهد و برای آن هزینه)

‍ 🔻داستان یک انقلاب و مفهوم «ایثار»

(برای #اسماعیل_بخشی که به مفهوم ایثار معنا می‌دهد و برای آن هزینه)

✍️دکتر آرمان ذاکری

انقلاب 57، انقلابی بر پایه روحیه ایثار بود. بر دهشت نیروهای امنیتی مجهز به آموزش و تکنولوژی رژیم شاه، که همه جای آسمان کشور را زیر سلطه خود داشتند و به خصوص در دهه 50 با سیاست «افراط در شکنجه مخالفین» حفظ و تداوم رژیم را دنبال می‌کردند، تنها به نیروی ایثارگری کسانی غلبه می‌شد که ایمان به آرمانهای جمعیشان آنها را قادر به جابه جایی کوه‌ها می‌نمود. آنها کسانی بودند که رویایی برای آینده داشتند. رویایی که مثل هیچ گذشته‌ای نبود و برای آن رویا حاضر بودند از خود بگذرند.

حالا چهار دهه از آن انقلاب گذشته است. آرمان‌های انقلاب محقق نشده، خیلی‌ها تواب شده‌اند و جمع بزرگی در هراس از گذشته، به گذشته‌ای دورتر بازگشت می‌کنند. «فردگرای خودخواه» همه جا را گرفته است. رویایی جمعی برای آینده داشتن به سخره گرفته می‌شود و «خصوصی‌سازی» عرصه‌های مختلف زندگی، «ما» را هر چه بیشتر «من»‌های جدا از هم و «گسیخته» می‌خواهد. در فقدان رویایی برای آینده، مدام به گزینش میان «بد» و «بدتر» برای آینده و مقایسه «بد» و «بدتر» در گذشته محکوم می‌شویم. ما از تخیل آینده ناتوان شده‌ایم. سیاست انتخاب میان بد و بدتر که خود ما زمانی مدافع آن بودیم، به سرعت به پایان خود نزدیک می شود.

هیچ تغییری برای بهتر شدن وضع موجود جمعی، بدون وجود «روحیه دیگرخواهی»، فداکاری و ایثار ممکن نمی‌شود. نتیجه جست و جوی بی پایان منفعت فردی توسط همگان، جنگ همه علیه همه ای است که در آن اکثریت جامعه بازنده‌اند. کسانی که به آینده این جامعه و مردمانش می‌اندیشند در این وانفسای سیطره فردگرایی خودخواهانه می بایست دیگرخواهان را هرکجا هستند، در میان معلمان، کارگران، دانشجویان و دیگر اقشار پیدا کنند و با همدیگر همبسته شوند. برای ساختن فردایی که مثل هیچ گذشته ای نیست. حسرت هیچ گذشته ای را نمی‌خورد که به قول محمود درویش «حسرت فرداها والاتر است».

اسماعیل بخشی بی‌تردید سمبل یک مبارزه است. مبارزه جمعی که حالا بیش از 20 روز است بر سر خواسته‌هایشان ایستاده اند. مبارزه ای برای حفظ روحیه دیگرخواهی، برای هم‌نوع بودن، جمع‌ساختن و برای «ما» مبارزه کردن و هزینه پرداختن. برای آنچه زمانی آرمان‌های انقلاب بود. اسماعیل بخشی حالا سمبل مبارزه ای است برای نپذیرفتن وضع موجود. سمبل ایثار. اگرچه سیاست حاکم، دشواری ازخودگذشتگی، سیطره فردگرای خودخواه اجازه فراگیر شدن «ایثارگری» آنان را نداده است.

و شگفت آنکه نظام برآمده از انقلاب، خود را در برابر سمبل‌های ایثار و در جانب فردگرایان خودخواه قرار می‌دهد و اینگونه هر آن، میخی دیگر بر تابوت رویاهای جمعی ای می‌زند که خود چهار دهه قبل منادی آن بود.

«حراست» از خود حالا در برابر «حراست» از ایثارگران قرار گرفته است. انقلاب اینگونه فرزندان خود را می‌خورد و صد البته این جامعه است که روحیه دیگرخواهی را در سلولهای جمعی خود، در جمع‌ها و گردهمایی‌ها و تشکل‌های خود زنده نگاه داشته و فرزندان خود را در آغوش می‌کشد. به امید آنکه روزی همین اجزاء، کل شوند و فردگرای خودخواه را کنار زده و سرنوشتی دیگر، دنیایی دیگر و رویایی دیگر بیافرینند.


@antioligarchie