❌نامه صریح و متفاوت اسفندیار رحیم مشایی در مورد حوادث اخیر کشور و سالگرد فرار شاه:

❌نامه صریح و متفاوت اسفندیار رحیم مشایی در مورد حوادث اخیر کشور و سالگرد فرار شاه:

⭕️ امروز، ۲۶دی‌ماه، یادآور یک روز شاد در فضای پرالتهاب سال۵۷ است؛ روزی‌که مردم با بوق‌زدن و روشن‌کردن چراغ خودروها و در دست گرفتن صفحه‌ی اول روزنامه‌ای که با تیتر «شاه رفت»، نتیجه‌ی همبستگی ملّت را اعلام می کرد، امید به پیروزی‌نهایی انقلاب‌شان را ابراز می‌کردند.

حق با مردم است و چون مردم می‌آیند، حق می‌آید و باطل -یعنی هر آن‌که در برابر مردم می‌ایستد- می‌رود؛ زیراکه باطل رفتنی است!

۲۶دی‌ماه‌ها در همه‌ی جوامع نشان می‌دهد که هر کس که حساب خود را از مردم جدا می‌کند، با از‌دست‌دادن شأن خود، روزی باید سرافکنده و ذلیل از مردم جداشود!

مسئولان جمهوری‌اسلامی در رده‌های مختلف باید بدانند که ملاک یکی‌بودن و یا جدابودن حساب هرکدام از آنان با حساب ملّت، نگاه و نظر تیزبین آحاد مردمی است که در آستانه‌ی چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب‌اسلامی، علی‌القاعده به پختگی و کمال لازم رسیده‌اند!

بی شک نوع نگاه و نحوه‌ی عملکرد مسئولان نسبت به مردم، مهمترین عامل شکل‌دهنده‌ی نگاه ملّت به آن‌هاست. این موضوع به مراتب از دیگر عوامل و حتّی شیوه‌ی زندگی شخصی و نحوه‌ی مدیریت سیاسی و اداری آنان مهم‌تر است. از این‌رو، ادبیات و اقدام مسئولان و آحاد حاکمیت در قبال مردم و حقوق آنان، فوق‌العاده حائز اهمیت است!

نادیده‌گرفتن شأن ولی‌نعمت‌بودن مردم، عدم‌رسیدگی به مشکلات آنان، منع آن‌ها از احقاق حقوق خود به روش‌های قانونی و برخورد با آنان به بهانه‌ی توسل‌شان به روش‌های غیرقانونی، و از همه بدتر، نادیده‌گرفتن اظهار وجود ملّت و نفی هویّت حقیقی مواضع‌شان (در موضوع عدم‌رضایت از آنچه در حوزه‌ی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... در جریان است) از طریق نسبت‌دادن آن‌ها به افراد و جریان‌های سیاسی، مواضع و اقدامات نامطلوبی است که امکان دارد هر مسئول در هر نظام سیاسی، بخاطر عدم‌تحمّل وجود مخالفان، آن را مرتکب شود!

دستگیری جمع زیادی از تظاهرکنندگان، وجود التهاب، پخش شایعات و اخبار منفی در جامعه نسبت به نحوه‌ی برخورد با شماری از آنان، و از همه بدتر،مسأله کشته‌شدن تعدادی از هم‌میهنان در جریان ناآرامی‌ها، و از آن اسف‌بارتر، مرگ تعدادی از آنان در طول دوره‌ی بازداشت، و نبود وجاهت لازم در مسئولان ذیربط برای ایجاد آرامش و اطمینان‌بخشی به جامعه -که محصول سابقه‌ی منفی آنان در ادبیات و عمل است- شرایط را به شدّت ناپایدار کرده‌است!
قرآن‌کریم، جان یک انسان را معادل جان همه‌ی انسان‌های عالم می‌داند، لذا کشته‌شدن حتّی یک نفر نیز، در هیچ نظامی -بویژه نظام اسلامی- پذیرفته نیست!
سایه‌ی این‌که بخش قابل توجهی از مردم معتقدباشند فرد یا افرادی پس از دستگیری کشته شده‌اند، برای جمهوری‌اسلامی بسیار سنگین‌تر خواهدبود!
به‌هرحال، نیاز امروز جامعه به شدت اقتضا دارد که رسیدگی دقیق و قاطعی نسبت به نحوه‌ی برخورد با افراد دستگیرشده صورت‌گیرد که این اقدام، البته، جز از طریق آزادبودن شاکیان و معترضان به نحوه‌ی برخوردها برای اقامه شکایت، و تحقیقات منصفانه و بی‌طرفانه درباره‌ی دعاوی مردمی و تضمین برخورد علنی و آشکار با خاطیان و متخلّفان، کارساز و اعتمادآفرین نخواهدبود!

اهمیّت جایگاه جمهوری‌اسلامی با ملاحظه‌ی اقتضائات و انتظاراتی که مردم از انقلاب‌اسلامی و نظام دارند، بر حساسیّت نحوه‌ی تعامل مسئولان و مردم تاکید جدی دارد و از این‌رو، همه‌ی مسئولان نظام در حوزه‌های مختلف، باید بگونه‌ای عمل‌کنند که افکارعمومی حساب آنان را از خود جدا‌نکند!

باید به این نکته توجه داشت که اگر شاه در ۲۶دی‌ماه۵۶، با قبول اشتباهات و خطاهای دستگاه‌حکومتی، از مردم عذر می‌خواست و به اصلاح امور همّت می‌کرد، شاید دیگر ناچار نمی‌شد در ۲۶دی‌ماه۵۷ از کشور بگریزد!
از این‌رو، باید دانست که برای جبران اشتباهات و اصلاح رویه‌ها و مبنا قراردادن منافع و نظرات مردم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و... همیشه فرصت وجودنخواهدداشت و شاید ۲۶دی‌ماه۹۷ برای انجام یک اصلاح فراگیر و بزرگ دیر باشد و شاید ملّت دیگر اعلام تغییر روش‌ها از سوی برخی مسئولان و پیوستن به صف مردم را از آنان نپذیرد!


@mashaei1960


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie