انقلابمان را دزدیده اند برای بازگشتش تلاش می کنیم! تمام مطالب منتشره در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار میابد. ادمین: @WT_XT
🔴 پدرخوانده رفت، زنده باد مردم!.. ✍️ دکتر حسین علیپور
🔴 پدرخوانده رفت، زنده باد مردم!
✍️ دکتر حسین علیپور
آنگاه که پرده ها به کناری میرود و صحنه نمایان می شود بازیگران از چپ و راست به روی سِن می آیند و به دستور کارگردان ایفای نقش کرده و چون به وظیفه ی خود عمل کردند دوباره به پشت پرده میروند.
مردم اما در پایین ِ سن، روی صندلی ها در کنار همدیگر نشسته و به بازی ِ بازیگران تئاتر مینگرند. آنها نیز اول بازیگران را میبینند و بعد عملکرد ِ کارگردان را. تا انتهای بازی سخنی نمیگویند و اکثرا قضاوتی نمیکنند اما وقتی که بازی تمام و پرده ها کشیده شد و مرزهای بین ِ بیننده و بازیگران دوباره تفکیک شد, نظرها و نقد ها شروع میشود و به راستی چه زمانی بهتر از اتمام فیلم برای نقد ِ آن...؟!
وقتی در اواخر دهه 70 و اوایل دهه ی 80 یکی از بزرگترین ژورنالیست های دو دهه ی اخیر که آن زمان بیرون از دایره ی قدرت در نوشتار خدایی میکرد, قلم ِ خود را بر دست گرفت و بر مدارِ مقابله با ساختار قدرت و به نفع ِ مردم چرخاند و آینه ی تمام نمای اقتدار را به تصویر کشاند صفحه ها و صحنه هایی عجیب و البته تراژیک رقم خورد. تئاتری غمناک که با هدف تلنگر زدن به اصحاب ِ قدرت و البته آگاه سازی مردم ساخته شد و از پشت پرده ها سخن میگفت...
باری که قلم بر زمین گذاشته شد کتاب ِ " پدرخوانده و چپ های جوان" به تحریر درآمد و باری دیگر که قلم برداشته شد "محمد قوچانی" از روابط "پدرخوانده و راست های جوان" گفت. گویی پدرخوانده کارگردانی زبردست بود و چپ ها و راست های جوان بازیگرانی قابل و در مقابل ِ آنها مردمی بودند محو ِ تماشا...
امروز چون انتهای فیلم همه ی صحنه ها دوباره از اذهان ِ مردم میگذرد, صحنه هایی که پدرخوانده کارگردانی و چپ ها و راست های جوان بازیگری میکردند.
مردم اما اینک در خلوت و نهان درباره ی فیلم ِ اکران شده نظر میدهند, آنها مرزهای اصلاح طلبی و اصولگرایی را کمرنگ و گاه بی رنگ میبینند و در عوض شکاف ِ "شمال _ جنوب" را عمیق میدانند. شمالی که اقلیتی قدرتمند دارد و طبقه ای مستحکم است و جنوبی که اکثریتی ضعیف را شامل میشود که شمالی ها پا روی آنها گذاشته و کمرشان را خم کرده اند.
دادگاه ِ تاریخ زودتر از حد ِ تصور تشکیل شده است. مردم قاضیان ِ دادگاه هستند و متهمان را به جایگاه میخوانند; متهمان ردیف ِ اول و دوم را.
چپ ها و راست های جوان ِ سابق که اینک به میانسالی و پیری رسیده اند البته متهمین درجه ی دوم اند و باید به این سؤال پاسخ دهند که آیا آنگاه که سوار بر اسب ِ چموش ِ قدرت شده بودند از قدرت لذت برده و خود را سواره و مردم را پیاده دانسته و به این کار غره شده بودند یا خیر؟
و یا اینکه امروز نظر خود را درباره ی زمانیکه بازیگر ِ حذف ِ انسان ها و رقبا بودند بدهند.
"چپ ها" از تندروی های سالهای اول ِ خود و تسخیر سفارت بگویند و "راست ها" از تمامیت خواهی و انحصار طلبی و فاصله گرفتنشان از مردم !
"پدرخوانده" البته یکسالی هست که رفته است , مردم اما اینک منتظر پاسخ او نیز هستند که شاید فرزندان فکری اش بتوانند وکیلش باشند. تبرئه ی او میتواند حکم به برائت ِ هم طبقات ِ او دهد و حتی متهمین رده های بعدی را نیز تبرئه کند, چرا که او قطعا مجرم اگر نباشد متهم ِ ردیف ِ اول است.
اتهام ش این است; "ایجاد شکاف ِ شمال و جنوب!
@dolatebahar
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie