✳️عدم عصمت فقیه✳️ (۲).. 🔹اتخذوا أحبارهم و رهبانهم أربابا من دون الله

✳️عدم عصمت فقیه✳️(۲)

🔹اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ

✍️ذیل این کریمه، شیخ کلینی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که علمای اهل کتاب، ایشان را به عبادت خودشان امر نمی‌کردند که اگر می‌کردند، مردم تبعیت نمی‌کردند. بلکه منظور آیه از اینکه می‌فرماید اهل کتاب علمای خود را پروردگارانی غیر از الله می‌گرفتند این است که علمای آن‌ها حلال‌ها را حرام و حرام‌ها را حلال می‌کردند و مردم هم از ایشان تبعیت کورکورانه می‌کردند.

جالب اینکه #حکومت_علما_و_فقهای_یهود بر اساس کتاب الله (تورات) ممضات خداوند بوده: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّه[مائده ۴۴]» از این دو آیه چنین مستفاد می‌شود که از یک طرف خداوند امر به حکومت علما بر اساس کتاب الله می‌کند و از طرف دیگر از توده مردم انتقاد می‌کند که چرا در جایی که علمای دین حلالی را حرام و حرامی را حلال می‌کنند با تبعیت از ایشان، از عبودیت الله منحرف می‌شوید؟

پس باید توجه کرد که هر چند در آیه ۴۴ سوره مائده با عطف علمای دین به نبیون، ولایت و حکومتی که برای انبیاء بوده را برای علما هم ثابت کرده، لکن باید عنایت داشت که این #ولایت_فقیه است که همان #ولایت_رسول_الله است و نه اینکه #فقیه هم مثل #رسول_الله برئ از جهل و خطا باشد!

آیا کسی می‌تواند ادعا کند که ولی فقیه عالم ماکان و مایکون است تا بتواند در تمام حوزه‌های کلان برای حکومت اسلامی برنامه ریزی کند؟ اینجاست که تفاوت ولی معصوم با ولی فقیه معلوم می‌شود. ولی معصوم، علم تام دارد. تقوا و فراست و سیاست تام دارد. لذا تنها در مورد شخص ولی معصوم است که می‌توان عقلانیت را به هیمنه ولایت او برد. عقلانیت دینی یعنی همین که در فضای گفتمانی امام معصوم تفکر کنیم. اما ولی فقیه حداکثر دانشمندی متقی است که البته به واسطه علم، تجربه و تقوا در بسیاری از حوزه‌ها شاید خیر الموجودین باشد. لکن با این حال هیچ دلیلی وجود ندارد که تشخیصش همواره درست باشد. بلکه هیچ دلیلی ندارد که در تمام حوزه‌ها بزرگترین صاحب نظر باشد. و بلکه هیچ دلیلی وجود ندارد که در تمام حوزه‌ها صاحب نظر باشد!

نظریه ولایت فقیه اندیشه ورزی دینی را محدود به نظام فکری شخص ولی فقیه نمی‌کند. #ولایتمداری غیر از #ولایت_بسندگی است! اساساً ولایتمداری آن جا رخ نمایان می‌کند که مؤمن با تحقیق و تفکر به تحلیلی برخلاف تحلیل ولی برسد ولی به خاطر ولایتمداری اجازه دهد تا تحلیل ولی پیش برود! در عصر غیبت ولایتمداری در ساحت سیاسی است و اگر بخواهد به ساحت اندیشه تسری یابد، می‌شود #ولایت_بسندگی.

ولی فقیه هاضمه فکری اندیشمندان مسلمان است. اوست که باید بین نگاه‌های مختلف انتخاب کند و مسیر حرکت جامعه اسلامی را معین کند. لذا اندیشمندان انقلابی و مکتبی باید خود خردورزی کنند. باید بتوانند گزینه‌های معقول و بررسی شده به این هاضمه فکری ارائه بدهند تا او دستی باز و دیدی روشن در انتخاب داشته باشد. طبعاً تبادل اندیشه با فقیه و دانشمند حاکم بر جامعه، تأثیراتی در متفکران خواهد داشت لکن این غیر از آن حالتی است که اساس اندیشه ورزی تعطیل شده باشد و کار اصحاب اندیشه، تکرار بیانات رهبری باشد.

💢 رضا پیامی