✍ کانال کفش‌های آهنی:

#تحلیل

✍ کانال کفش های آهنی:

❇️ فاجعه اي كه مسوولان بصورت يكپارچه سعي در لاپوشاني آن دارند.

اين روزها همصدايي پنهان رسانه هاي اصولگرا واصلاحطلب در انداختن تقصير لواط ١٦دانش اموز دبيرستاني بر گردن يك معلم را شاهد هستيم.


ابتدا مساله را با خبر دروغ تجاوز ناظم به ١٦دانش آموز به جامعه تزريق كردند و حالا بازي جديدي را در رسانه هايشان كليد زده اند.

آنها بعد از ٤٠سال مهندسي فرهنگي و تزريق سخت و نرم ايدئولوژي به اذهان مردم، در نتيجه گيري شكست سختي خورده اند و حالا براي لاپوشاني اين شكست، بهانه هاي مضحك ميتراشند.

بجاي اينكه به فروپاشي اخلاق و فرهنگ در گوشه گوشه جامعه اعتراف كنند و دست از قيم مابي فرهنگي بردارند، مدعي ميشوند كه لواط ١٦ دانش اموز به خاطر تحريك و اجبار ناظم مدرسه بوده نه به خاطر فرهنگ و جامعه و خانواده فروپاشيده زير سياستهاي غلط فرهنگي.

به همين دليل اصلاحطلبان نعل وارونه ميزنند كه اگر ٢٠٣٠ اجرا شده بود دانش اموزان از مسايل جنسي اگاه ميشدند! وبخاطر حرف ناظم به يكديگر تجاوز نميكردند! و اصولگرايان عدم سختگيري در گزينش ناظم را علت مساله عنوان ميكنند، كه اگر ناظم انسان مقيدي بود ١٦ دانش اموز را مجبور نميكرد تا دست به لواط بزنند!

در حالي كه همه ما ميدانيم نه آن دانش آموزان از لحاظ اطلاعات جنسي در فقر بودند (كما اينكه در فيلم منتشر شده اي از مكالمه آنها مشخص ميشود دانش اموزان به مراتب وقيح تر و مسلط تر از ناظم در اين مسايل بوده اند و هيچ نيازي به تحريك و اجبار نداشته اند) و نه امكان اجبار آنها به تجاوز از سوي ناظم يا هيچ قدرت ديگري وجود داشته است، بلكه مساله لواط گسترده در كنار بسياري از ناهنجاريهاي پنهان مانده ديگر، همگي از يك ريشه خانوادگي و جامعه شناختي و فرهنگي عميق سربر مي آورند.

اينجاست كه مسوولان كشور و عوامل رسانه اي آنها حاضر به پذيرش فراگيري چنين فاجعه اي در سطح جامعه و شكست سياستهاي فرهنگي خود نيستند و سعي دارند با به مقتل كشاندن معلم و در نهايت قرباني كردن او سر و ته قضيه را بهم آورند.

@antioligarchie