درباره رابطه شرع و عرف در جمهوری اسلامی..۱️⃣اسلام سنتی علی رغم همه عقب ماندگیهایش حداقل یک نکته مثبت دارد و آن اینکه تفکیک شرع و ع

درباره رابطه شرع و عرف در جمهوری اسلامی

1️⃣اسلام سنتی علی رغم همه عقب ماندگیهایش حداقل یک نکته مثبت دارد و آن اینکه تفکیک شرع و عرف هنوز برای او معنادار است و قلمرو هریک را می شناسد. همین مساله احتمالا به خوبی می تواند علاقه عجیب مراجع سنتی قم نظیر آیت الله وحید خراسانی به مرحوم هاشمی رفسنجانی و همینطور علاقه متقابل سلطنتهای اقتدارگرای عرفی از صفویه تا کنون به اسلام سنتی حوزوی را توضیح دهد. در واقع «جامعه سنتی متشرعین» به خوبی قادر است که همزیستی مسالمت آمیزی با «حکومت مقتدر حافظ امنیت و بازار» (یا همان بیضه اسلام) شکل دهد و در مقابل حفظ حریم شرع چشم خود را به روی خلافهای عرف-که چیزی هم از آن سر در نمی آورد- ببندد.


2️⃣همین اسلام سنتی به واسطه تلاشهای برخی روشنفکران و علمای نواندیش در قرن بیستم به یکباره به نقطه ای رسید که تصور کرد می تواند به یکباره از روی منطقة الفراغی که مسلمین به تجربه تاریخی برای تمشیت امور دنیایی خویش باز نگه داشته بودند بگذرند و با تصرف آن، قلمرو شرع را به کل حکومت و جامعه و حوزه های سابقا عرفی تسری دهند و اینچنین نوع جدیدی از اسلام اقتدارگرای فقاهتی ارتدوکس متولد شد که عموما آنرا «بنیادگرایی» می نامند. بنیادگرایی هم مانند اسلام سنتی علی رغم همه عقب ماندگیهایی که دارد حداقل یک نکته مثبت دارد و آن اینکه بازهم تکلیفش با عرف و شرع مشخص است و با حذف هرآنچه که سابقا در زندگی مسلمین عرفی نامیده می شد، یک زندگی سراسر شرعی سلفی را پیش روی مسلمانان که به هزاران گناه عرفی آلوده شده بودند به نمایش می گذارد.


3️⃣اما ما یک چیزی داریم در ایران که همه بدیهای اسلام سنتی و بنیادگرایی را دارد اما حسن های آنرا هم ندارد و ما آنرا «اصولگرایی» می نامیم. در اسلام اصولگرایانه ی ایرانی عرف و شرع به هم آمیخته اند و معجون عجیبی ساخته اند که سازندگان هم بعضا از غلظت بدریختی و آشفتگی و فضاحت آن روی برمی کشند و اصلا ترجیح می دهند که منکر اصل ماجرا شوند! در اسلام اصولگرایانه ما می کوشیم که برای مسائل عرفی راه حلهای شرعی ارائه دهیم و برای تخلفات شرعی توجیهات عرفی می تراشیم. در مدیریت مسائل جنسی جامعه تا مرز فروپاشی بر اصول شرعی اصرار می کنیم اما مثلا در مدیریت مسائل اقتصادی حرمت ربا را با دو خط استدلال عرفی کلا کنار می گذاریم. کرباسچی را به جرم عرفی کردن تهران محاکمه می کنیم اما سیاستهای او را -البته به اندازه خوبی ناشیانه تر- اینبار به نام مقدسات و پوشش شرعی پیاده می کنیم و آنرا شرعی سازی معرفی می کنیم. فرهنگ و سیاست و اقتصادمان را با فقه اداره می کنیم اما نوبت به قوه قضائیه که باید با فقه اداره شود می رسیم از فقدان نرم افزار می نالیم و راه درروهای عرفی می سازیم. شهرام ناظری را لهو و لعب می دانیم اما تتلو را در حد مدافعین حرم تقدیس می کنیم. خلاصه برای مستراح رفتن وضو می گیریم و مست بر نماز می ایستیم. این است تحفه ما برای جهان: منجلابی به نام اسلام اصولگرایانه!

💢 محمد حسین بادامچی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA