ادامه از قسمت اول👇.. ادامه از قسمت اول. 👇👇👇👇

ادامه از قسمت اول👇

ادامه از قسمت اول
👇👇👇👇

✅ قوم یهود با بادافره(مجازات)تشتت، فساد و تفرقه ی خویش از جانب بختنصر به اسارت، تبعید و سرگردانی محکوم شده بود، و فرعون مصر تقریبا جز در چهار دیوار مرزهای اطراف درهء نیل و نواحی غربی قدرت خدایی را از دست داده بود. دنیای شرق از ماد و مانای تا سرزمین یهود و بابل و مصر همه جا به یک نیروی تازه احتیاج داشت که رسم و راه نوینی را در فرمانروایی پیش گیرد و عالم انسانیت را از بن بست ظلم و تجاوز و وحشی خویی که در آن حاکم بود نجات دهد.

🔹🔹🔹

✅ کوروش این نفحهء تازه را در عالم دردمید و الگوی یک فرمانروایی نوین را که مبنی بر اخلاق و عدالت و نجابت بود به عالم عرضه کرد. وی تسامح(صلح،رابطه دوستانه) را لازمه ی امپراطوری می دانست و امپراطوری را هم بدون سعی در توسعه محکوم به رکود و زوال می یافت. بیانیه ی او در بابل که یک نسخه آن برروی یک استوانهء گلی از دستبرد حوادث مصون مانده است، در ضمن پیروزی بر دشمن و دلجویی از مغلوبان و ستمدیدگان اولین پیش نویس اعلامیهء حقوق بشر را در آن دنیای ظلم و تبعیض و هرج و مرج عرضه می دارد و این خود نبوغ سیاسی را نیز در وجود این جنگجو و این فاتح بیمانند، قابل ملاحظه نشان می دهد. دلجویی کوروش از یهود بابل که آنجا در اسارت ظالمانه ای سر می کردند او را در اقوال انبیاء و مولفان تورات شایستهء عنوان منجی و مسیح خدا ساخت.
کوروش در دنبال غلبه بر آستیاگ که با او به حرمت و آن گونه که در خور مقام یک پادشاه از قدرت افتاده باشد سلوک کرد، برای آنکه قلمرو خاندان دیااکو تجزیه نشود و امپراطوری وسیعی که به سعی پدر جد وی ، فره ورتیش پادشاه ماد، به وجود آمده بود از نظارت پارسیها خارج نگردد سعی کرد سرزمین های را که نسبت به وی اظهار انقیاد نکرده اند دیگر بار تسخیر نماید.

🔹🔹🔹

✅ کوروش بعد از تامین غلبهء قطعی بر ماد و پارس و حصول اطمینان از جانب مرزهای شرقی فلات، لشگر کشی به آسیای صغیر را که کرزوس،پادشاه جدید لیدیه، به خیال تجاوز از حدود مرزهای عهد هوخشتره افتاده بود، ضروری یافت .در واقع کرزوس که در تختگاه طلایی خویش خزانه سرشار و سواره نظام جنگ آزموده داشت کوشید قبل از آنکه حریف تازه نفس به سرزمین او حمله کند با عبور از مرز هالیس او را از پیشرفت و تحریک باز دارد. برای تامین خاطر نیز به رسم معمول از غیبگوی معبد دلف در یونان مصلحت جویی کرد، همچنین از جانب مصر و بابل برای دریافت کمک در صورت ضرورت اطمینان حاصل کرد. در عبور از هالیس با سپاه کوروش برخورد جدی نیافت و به لیدیه بازگشت اما در موقعی که انتظار حملهء حریف را نداشت با هجوم ناگهانی کوروش به ساردیس تختگاه خود مواجه گشت چون سپاه خود را مرخص کرده بود و از مصر و بابل دریافت کمک برایش ممکن نشد سرانجام ساردیس به محاصره قوای کوروش درآمد.
با سقوط لیدیه، قلمرو کوروش تمام آسیای صغیر را در بر گرفت.

ادامه در روز های آینده

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇

https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA