داشتیم با ماشین تو خیابون رد میشدیم که یه بنده خدایی از کوره در رفت و به ما فحش داد!

داشتیم با ماشین تو خیابون رد میشدیم که یه بنده خدایی از کوره در رفت و به ما فحش داد!
همکارم برگشت و پرسید اون چی گفت؟؟
با اینکه هم تعدادمون تو ماشین زیادتر بود و هم قوی تر بودیم، جواب دادم هیچی...
حرفی که زد راه‌حلی برای مشکلات ما نبود و ربطی به زندگی ما نداشت، بگذریم.

باید یاد بگیریم که از بین تمام حرف‌های دیگران، چه زشت و چه زیبا، دنبال راه‌حلی برای مشکلاتمون باشیم نه دنبال پاسخ دادن و درگیری ذهنی برای هر حرفی!
مگر چقدر بیکاریم که دائماً دنبال حرف و ذهن مردم باشیم!
آرامشمون رو به رفتار دیگران وابسته نکنیم و قدر تک‌تک ثانیه‌های زندگیمون رو بدونیم.
مگه میشه؟!
بله؛
اگه بخوایم میشه.
پول نمیخواد فقط یه لحظه سکوت و عبور خرج داره.
بیاییم متفاوت‌تر به زندگی بنگریم.

💟 @asrare_movafaghiyat