وقایع
ما یک سپر برای جهازش فروختیم. چیزی نبود تا که بمیرد به پای من. هر شب دلم به گفتن یک فاطمه خوش است
ما یک سپر برای جهازش فروختیم
چیزی نبود تا که بمیرد به پای من
هر شب دلم به گفتن یک فاطمه خوش است
از من مگیر دلخوشی ام را خدای من
شعر از علیاکبر لطفیان
نقاشی از استاد حسن روحالامین
✨ @azarijahromi