‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘..۹ دی سالروز درگذشت خسرو فرشیدورد

‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۹ دی سالروز درگذشت خسرو فرشیدورد

( زاده آبان ۱۳۰۸ ملایر -- درگذشته ۹ دی ۱۳۸۸ تهران ) استاد زبان و ادبیات فارسی

فرشیدورد تحصیلات خود را تا پایان دورهٔ دبیرستان در زادگاهش انجام داد، و برای تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت.
در سال ۱۳۴۲ با ارائهٔ پایان‌نامهٔ دکتری خود با عنوان «قید در زبان فارسی و مقایسهٔ آن با قیود عربی و فرانسه و انگلیسی» (با استاد راهنمایی محمد معین) درجهٔ دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. از سال ۱۳۴۳ به تدریس در دانشگاه اصفهان مشغول شد. از سال ۱۳۴۷ در دانشگاه تهران به تدریس در رشتهٔ دستور زبان فارسی و نقد شعر و متون فارسی پرداخت و تا هنگام بازنشستگی استاد دانشگاه تهران بود.
او به زبانهای عربی و فرانسوی تسلط داشت و با زبانهای انگلیسی، پهلوی، اوستایی و فارسی باستان آشنایی کافی داشت. تخصص اصلی فرشیدورد، دستور زبان و نگارش فارسی و نقد ادبی و سبک‌شناسی بود. همچنین سالها عضو گروه پژوهشی لغت‌نامه دهخدا بود. او شعر نیز می‌سرود. قالبِ اغلب شعرهای وی غزل (با مضامین عاشقانه و اجتماعی) بود.
دکتر فرشیدورد در طول زندگی زناشویی هرگز صاحب فرزندی نشد و بعد از جدا شدن از همسر خود، دیگر ازدواج نکرد. او بی‌پروا بود و گاهی به کارهایی که در نظام جمهوری اسلامی انجام می‌شد معترض بود و به همین دلیل از تدریس در مقطع کارشناسی منع شد. پس از بازنشستگی از دانشگاه تهران، مدتی را با بستگانش زندگی کرد و پس از آن به سرای سالمندان نیکان منتقل شد.
و سرانجام در ۸۰ سالگی در سکوت خبری درگذشت و در بهشت زهرای تهران در قطعهٔ ۲۵۶، ردیف ۹۴، شماره ۳۷ به خاک سپرده شد.

تألیفات :
فرشیدورد علاوه بر بیش از ۲۰۰ مقاله، ۱۶ عنوان کتاب در زمان حیات خود چاپ و منتشر کرد و همچنین دو مجموعه شعر با عنوانهای حماسه انقلاب و صلای عشق (با مقدمه‌ای در معرفی شعر فارسی امروز) برجای مانده‌است. مشهورترین کتاب‌های او:
ج‍مله و تحول آن در زبان فارسی
دستور مختصر تاریخی زبان فارسی
دستور مفصل امروز بر پایه زبانش‍ناسی ج‍دید
دستوری برای واژه‌سازی: ترکیب و اشتقاق در زبان فارسی، ترکیب و تحول آن در زبان فارسی
تاریخ مختصر زبان فارسی از آغاز تاکنون
عربی در فارسی
مسئلهٔ درست و غلط، نگارش و پژوهش در زبان فارسی
فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی (پژوهشی در دستور تاریخیِ زبان فارسی)

نمونه شعر :
این خانه قشنگ است ولی خانهٔ من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن کشور نو، آن وطن دانش و صنعت
هرگز به دل‌انگیزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی‌ست که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی‌ست که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گُل‌های دلاویز شمیران
عطری‌ست که در نافهٔ آهوی ختن نیست
آواره‌ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ‌کجا خانهٔ من نیست
آوارگی و خانه‌به‌دوشی چه بلایی‌ست
دردی‌ست که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهرِ که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهمِ سخن نیست؟
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی‌شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزیِ شیراز کهن نیست
هرچند که سرسبز بُوَد دامنهٔ آلپ
چون دامن البرز پُر از چین‌وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهر عظیم است ولی شهرِ غریب است
این خانه قشنگ است ولی خانهٔ من نیست

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘