‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘..۹ بهمن زادروز حمید مصدق

‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۹ بهمن زادروز حمید مصدق

( زادهٔ ۹ بهمن ۱۳۱۸ شهرضا -- درگذشتهٔ ۷ آذر ۱۳۷۷ تهران) شاعر و حقوقدان

حمید مصدق به‌ همراه خانواده‌ از زادگاهش به اصفهان رفتند و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. او در دوران دبیرستان با منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت.
مصدق در ۱۳۳۹ وارد دانشکدهٔ حقوق شد و در رشتهٔ بازرگانی درس خواند. از سال ۱۳۴۳ در رشتهٔ حقوق قضایی تحصیل کرد و بعد هم مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد گرفت. در ۱۳۵۰ در رشتهٔ فوق لیسانس حقوق اداری از دانشگاه ملی دانش‌آموخته شد و در دانشکدهٔ علوم ارتباطات تهران و دانشگاه کرمان به‌ تدریس پرداخت.
وی پس ار دریافت پروانهٔ وکالت از کانون وکلا در دوره‌های بعدی زندگی همواره به ‌وکالت اشتغال داشت و کار تدریس در دانشگاه‌های اصفهان، بیرجند و شهید بهشتی را پی می‌گرفت.
در ۱۳۴۵ برای ادامهٔ تحصیل به‌ انگلیس رفت و در زمینهٔ روش تحقیق به‌ تحصیل و تحقیق پرداخت. تا سال ۱۳۵۸ بیشتر به‌ تدریس روش تحقیق اشتغال داشت و از ۱۳۶۰ به تدریس حقوق خصوصی و حقوق تعاون مشغول بود.
وی تا پایان عمر عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و مدتی نیز سردبیر مجلهٔ کانون وکلا بود.
حمید مصدق با شعر انقلابی چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم معروف شد. او در انتهای شعر می گوید " من اگر برخيزم ، تو اگر برخيزى همه بر می خیزند".
و سرانجام در ۵۹ سالگی درگذشت.

شعر دشت ارغوان که از مجموعهٔ سال‌های صبوری گزیده شده است:
«آه چه شام تیره‌ای، از چه سحر نمی‌شود»
«دیو سیاه شب چرا جای دگر نمی‌شود؟»
«سقف سیاه آسمان سوده شده ز اختران.»
«ماه چه، ماه آهنی، این که قمر نمی‌شود»
«وای ز دشت ارغوان، ریخته خون هر جوان»
«چشم یکی به ماتم اینهمه تر نمی شودا»
«مادر داغدار من، طعنه تهنیت شنو»
«بهر تو طعن و تسلیت، گر چه پسر نمی‌شود»
«کودک بینوای من، گریه مکن برای من»
«باغ ز گل تهی شده، بلبل زار را بگو:»
«از چه ز بانگ زاغها، گوش تو کر نمی‌شود»
«ای تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من»
«بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی‌شود»

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘