💐💐💐 مادر... کودکی را مادری رنجور بود. شادمانی از وجودش دور بود

💐💐💐 مادر


کودکی را مادری رنجور بود
شادمانی از وجودش دور بود
گفت روزی با حکیم مادرش
با چنان دردی چه آید بر سرش
پاسخی بشنید بس اندوهناک
بر سرش پاشید صدها مشت خاک
مادرت روزی زِ دنیا می رود
درد سنگینی است، اما می رود
چون رسد پاییز مادر رفتنی است
دست تقدیر است، دیگر چاره چیست
برگ ها چون وا شوند از شاخه ها
مادرت هم می شود از تو جدا
برگ ریزان بود و دخت شوربخت
برگ ها می دوخت بر شاخ درخت

💐💐💐

#دکتر_علی_غضنفری
پانزدهم بهمن ماه نود وسه