🔺 مواجهه گوته با اسلام و قرآن

🔺 مواجهه گوته با اسلام و قرآن

همانطور که ذکز شد گوته از همان دوران جوانی دارای روحیه ای جستجوگر و پویا بوده است به مطالعه مطالب مختلف از فرهنگها و ادیان دیگر علاقه وافری داشته است.
طبق آثار و نوشته های باقی مانده از او، دانسته می شود که او با اسلام از همان سنین جوانی آشنایی پیدا کرده است. سال 1772یعنی زمانی که 23 سال بیشتر نداشته است در نامه ای به یکی از دوستان خود به نام "هردر" به صراحت از فریبندگی و جذابیت محتوای عرفانی قرآن برای دوست خود سخن می گوید و اشاره به گفتگوی میان خداوند و حضرت موسی در سوره طه می کند و حتی به آیه 25 این سوره اشاره می کند و برای دوست خود می نویسد: "می خواهم همانند موسی عبادت کنم همانگونه که در قرآن آمده: پروردگارا سینه ام را گشاده گردان."
و در همان سال 1772 در زادگاه گوته یعنی فرانکفورت ترجمه ای از پرفسور داوید مگرلین منتشر می شود(در مطلب بعدی به معرفی این ترجمه خواهیم پرداخت) که اولین ترجمه قرآن به زبان آلمانی می باشد که از نسخه اصلی عربی مستقیم به این زبان برگردانده شده است. اما پرفسور مگرلین نیز تصویری که از قرآن و پیامبر اسلام ارائه می دهد تصویر کتابی و پیامبری دروغین است که ضد مسیح اند.
گوته در آن سالها با مجله« Frankfurter gelehrten Anzeigen » همکاری می کرد و این مجله یکی از معتبر ترین نشریات نقد ادبی در آلمان به حساب می آمد و وقتی که این ترجمه از قرآن به چاپ رسید نسخه ای از آن برای بررسی به این مجله ارسال شد و گوته از این طریق با این ترجمه آشنا گردید.
نقدی بر این ترجمه در نشریه مذکور به چاپ رسید که به گفته کاتارینا مومسن گوته شناس آلمانی-آمریکایی این نقد منتسب به گوته می باشد.
گوته این ترجمه را ناامید کننده می بیند و اذعان دارد که تصویری کاملا متفاوت نسبت به آنچه در این ترجمه ارائه شده داشته است و حتی در جایی از نقد آرزو می کند که چه خوب می شد اگر زیر آسمان مغرب زمین فردی قرآن را با تمام ضرافت شاعرانه و پیامبر گونه اش درک و فهم کند.
در این نوشته به ترجمه جرج سیلز مترجم قرآن به ربان انگلیسی نیز اشاره می شود که گوته آن را شاعرانه تر و مهربان تر از ترجمه مگرلین معرفی می کند.
این ها نشان دهنده آن است که آشنایی گوته با اسلام محدود به سنین میانی و پایانی عمرش نیست، بلکه او از جوانی آشنای عمیقی با اسلام و قرآن داشته است.

پایان بخش دوم

@islam_studien