سناریوهای برخورد با ایران:.. سناریوی امریکا در برابر ایران:.۱- سناریوی ۱: نفوذ لایه به لایه

سناریوهای برخورد با ایران:

سناریوی امریکا در برابر ایران:
1- سناریوی 1: نفوذ لایه به لایه
در این سناریو ایران همانند یک کره فرض میشود که از چندین پوسته سخت تشکیل شده است. اولین پوسته آن برنامه هسته ای بود که از طریق تحریم و فشار اقتصادی امریکا توانست به شکستن این پوسته دست بیابد. لایه دوم این پوسته برنامه موشکی و لایه سوم آن نفوذ منطقه ای و در لایه آخر نیز هویت نظام سیاسی ایران قرار دارد. امریکا اکنون در حال فشار بر لایه دوم است و از طریق فرسایش ایران در سوریه، فشار اقتصادی ناشی از تحریمها و شوک های روانی ناشی از تهدید خروج از برجام به دنبال این است تا لایه دوم را نیز خرد و به توافقی در این سطح دست بیابد که شامل تخریب و محدود سازی بخش زیادی از توان موشکی ایران در کنار شکست کامل ضد اطلاعات نظامی ایران است. در صورت موفقیت برخورد مستقیم و سخت تر همراه با فشار اقتصادی در لایه سوم یعنی نفوذ منطقه ای اعمال خواهد شد.
2- سناریوی دوم: شکستن پوسته و هسته با یک فشار سنگین:
در این سناریو امریکا پس از عبور از لایه اول و کسب اطمینان از پایین بودن هزینه برخورد با ایران به دلیل فقدان بازدارندگی هسته ای. مستقیما به دنبال افزایش فشار و عدم متوقف سازی آن میرود. با این هدف که لایه ها و هسته یعنی هویت نظام در اثر یک فشار هماهنگ و سنگین از هم متلاشی شود. فشار سنگین اقتصادی، ایجاد ائتلاف بین المللی طرح انحراف در برنامه هسته ای ایران، تست بازدارندگی ایران در سوریه، مدیریت ناآرامی ها در داخل و ترور مسئول مالی حشد الشعبی را میتوان نشانه ای از این فشار فزاینده در نظر گرفت.

3- سناریوی سوم: بودن یا نبودن، مسئله این نیست.
در سناریوی سوم چه با نفوذ لایه به لایه و چه با فشار مرحله ای تنها هدف این است که راه دست رسی به لایه نهایی یعنی هویت نظام باز شود. از هر راهی برای بردن پرونده هسته ای ایران به فصل هفتم منشور استفاده میشود و طرح انحراف در برنامه هسته ای ایران به دنبال این است که مجددا اجماع جهانی را علیه ایران فراهم کند. در این سناریو فشار موجود را اگرچه نمیتوان به صورت ناگهانی افزایش داد. اما لازم است آنقدر این فشار حفظ شده و تجمیع شد که بتواند ایران را در یک موقعیت کیش و مات قرار دهد. اگر ایران موافقت کند، در نهایت بایستی ماهیت خود را نیز تغییر دهد و اگر نپذیرد میشکند.

راهکارهای پیش روی ایران:
در بعد سیاسی ایران نیازمند حفظ وحدت سیاسی است و با درک این که شرایط ایران در سطح منطقه جنگی یا شبه جنگی است بایستی از ارسال هر پیامی که به عنوان ناتوانی در مدیریت این وضعیت تعبیر شود خود داری کرد. اکنون شرایط این نیست که بخشی از بدنه ایران پیام بازدارندگی بفرستد و بخش دیگر از تمایل خود برای کاهش تنش در شرایطی صحبت کند که تقریبا هیچ کسی در سطح منطقه تمایلی به کاهش تنش با ایران ندارد.
دستگاه دیپلماسی به جای ارسال پیامهای مغشوش به متحدان منطقه ای امریکا و ایجاد سردرگمی در درک پیام بازدارندگی ایران، بایستی به دنبال این امر باشد تا اروپا را از همراهی با امریکا در طرح شکست ایران بازدارد. امری که ازطریق آگاه سازی اروپا نسبت به عواقب انسانی و اقتصادی و امنیتی شکسته شدن ایران در سطح منطقه و جهان امکان پذیر است.
در بعد نظامی ایران بازدارندگی خود را نه برروی امریکا که بایستی برروی متحدین منطقه ای امریکا متمرکز کند و هزینه عملیات نظامی علیه ایران را برای متحدین منطقه ای این کشور افزایش دهد حتی اگر این متحدین به صورت مستقیم در حمله شرکت نداشته باشند یا خاک آنها برای این منظور استفاده نشود.
هزینه شکست بازدارندگی ایران بایستی برای کشورهای منطقه خصوصا اقتصادهای سرمایه پذیری چون عربستان و امارات غیر قابل تحمل باشد. اسرائیل به عنوان عامل اصلی پیش برنده طرح شکست ایران باید این را بداند که در آخرین لحظات شکست ایران نیز توان فرار از تبعات آن را نخواهد داشت.

✍ منوچهر شفیعی