🌐 آشنایی با پادشاهی متحده (بخش دوم – چگونه تاریخ نظام سیاسی را شکل داده است)

🌐 آشنایی با پادشاهی متحده (بخش دوم – چگونه تاریخ نظام سیاسی را شکل داده است)

🔺برگردان: امیرحسین عسکری

تنها واقعیت مهم در فهمیدن و درک ماهیت نظام سیاسی پادشاهی متحده، پیوستگی اساسی این سیستم است. تقریبا هزار سال است که بریتانیا در طول زمان مورد تهاجم و اشغال قرار نگرفته یا فراسوی هر سرزمین قابل توجهی آخرین اشغال و تهاجم موفقیت آمیز در سال 1066 بود که توسط نرماندی ها صورت گرفت. آیا این مورد در همه جهان صادق است؟ به نظر می رسد تنها مورد قابل ذکر کشور سوئد باشد.

این امر توضیح می دهد که چرا؛ منحصراً فقط بریتانیا دارای قانون اساسی غیر مدون است (تنها ملت های همسان بریتانیا اسرائیل و نیوزلند هستند)، سیستم سیاسی منظم و دارای منطق نیست و یا اینکه همیشه دموکراتیک و کارآمد بوده است، سیستم سیاسی بسیار تدریجی و عملگرا بوده و بر اساس اجماع ساخته شده است، گرایش بریتانیایی ها به اروپای قاره جزیره ای بوده است. جزیره ای نه تنها به معنای جئوگرافیکی بلکه در وجه فرهنگی آن که مورد دوم عاملی مهم پشت پرده رفراندوم 23 ژوئن 2016 (BREXIT) بوده است.

در ساده سازی نظام سیاسی بریتانیا می توان گفت یک مبارزه اساسی برای تغییر قدرت سیاسی و مسئولیت پذیری پادشاهان مطلقه– کسانی که استدلال می کردند حق حکمرانی و مشروعیت خود را از خداوند گرفته اند (خود را نماینده خداوند روی زمین می دانستند) – و همچنین استقرار یک پارلمان به نمایندگی از مردم عادی – عوام – و مسئولیت پذیری در قبال آنان وجود داشته است. وقایع مهمی در طول این راه دراز و دشوار دموکراسی اتفاق افتاده است.

نقطه عطف این تحول در سال 1215 بود. زمانیکه پادشاه جان مجبور به استعفا و امضای سند مگناکارتا شد که بر اساس آن تقسیم قدرت سیاسی بین او و بارونها تقسیم صورت گرفت. این واقعه به عنوان اولین بیانیه حقوق بشر در جهان در نظر گرفته شده است (اگرچه مجارها نیز به واقعه گولدن بول Golden Bull افتخار می کنند).

اصطلاح مدل پارلمانی برای اولین بار در سال 1295 توسط ادوارد اول فراخوانده شد و به عنوان اولین مجلس نمایندگی در نظر گرفته شد. برخلاف سایر پادشاهی های مطلقه در اروپا ادوارد اول موظف شد که مالیان اموال و دارائی های خود را نیز بپردازد و مانند زمان حاضر مرکزی برای اعمال قدرت و جمع آوری وجوه به وجود آمد.

سیستم دو مجلسی _ مجلس عوام و لردها – در سال 1341 به وجود آمد و این مدل قانونگذاری توسط پارلمان های دیگر کشورهای اروپایی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

لایحه حقوقی 1689 که هنوز هم در حال اجرا است محدودیت های سلطنتی را مشخص کرد، حقوق پارلمانی را تنظیم، قواعد آزادی بیان در مجلس را تعیین کرد. علاوه بر این این لایحه استلزام سیستم سیاسی را به انتخابات منظم در پارلمان و دادخواهی از پادشاه را بدون ترس و واهمه تصویب کرد.
در قرن نوزدهم پیش از آنکه حق رای دادن به صورت جدی گسترش پیدا کند هر توسعه و گسترشی محل نزاع و درگیری بود. اصلاحات بزرگ حدود 60 بخش رو به زوال و به طور گسترده غیرمسکونی را منسوخ اعلام کرد و حق رای را از 400.000 نفر به 600.000 شهروند افزایش داد. این قانونگذاری (که توسط توسط ویگ ها ،پیشگامان لیبرال ها تأسیس شد) تنها پس از سه دوره مخالفت توری ها (پیشگامان محافظه کاران) انجام شد. اصلاحات بیشتر در سالهای 1867 و 1884 صورت گرفت. یکبار در سال 1819 پیش از اینکه این کشور حق رای همگانی را به دست آورد و پیش از سال 1970 که آخرین تعمیم حق رای (18-20 ساله) صورت گرفت.

شاخصه مهم دیگر تاریخ سیاسی بریتانیا این است که سه بخش پادشاهی متحده (ایرلند شمالی، ولز و اسکاتلند) یک موقعیت ویژه با خودگردانی و مسئولیت پذیری محلی داخلی را دارا هستند. با این حال انگلستان با داشتن 48 درصد از کل جمعیت پادشاهی متحده حدود 65 میلیون نفر دارای حس روشن و قوی منطقه گرایی نیست. بنابراین سیستم ساسی پادشاهی متحده به هیچ وجه معادل سیستم سیاسی ایالات متحده آمریکا نیست. این ماهیت واگرایانه از پادشاهی متحده بریتانیا در انتخابات عمومی می 2015 که حزب ملی اسکاتلند 56 کرسی از 59 کرسی را به دست آورد در قالب شکل جدیدی متجلی شد.