داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ لاکچری به رنگ نارنج. احسان هیدی | بی قانون
✅ لاکچری به رنگ نارنج
احسان هيدی | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
از همون دوران کودکی توی هر فیلم و سریالی که میدیدمش یکی از نشونههای لاکچری بودن بود برام. هر روز که از مدرسه برمیگشتم، پشت ویترین مغازه میدیدمش و اونو مال خودم میدونستم.
بالاخره یه روز دل رو زدم به دریا و رفتم داخل مغازه و از فروشنده پرسیدم: آقا قیمت این حوله تن پوش سرمهای چنده؟ گفت 50 هزار تومن، گرون بود ولی توی دلم گفتم به زودی میام میخرمش.
بعد از چند ماه که پول تو جیبیهام رو جمع کردم رفتم سراغش ولی دیدم توی ویترین نیست. صاحب مغازه گفت فروخته شده و فقط همین یه دونه نارنجیش مونده و دیگه از این حولهها نمیاریم، به اجبار همونو خریدم و تا رسیدم خونه رفتم حموم و پوشیدمش.
هر چی از اون حس عالی بگم کم گفتم، اون شب تا صبح باهاش خوابیدم، مامان و بابام یه جوری نگاهم میکردن که مشخص بود این حجم از لاکچری بودن رو بر نمیتابن.
برنامه هر روزم شده بود تا از مدرسه میرسیدم خونه سریع میرفتم حموم و حوله نارنجی خوشگلم رو میپوشیدم و کوفتگی کتکهایی که از بچهها و ناظم خورده بودم از تنم به در میشد و انگار روی ابرا سیر میکردم.
وقتایی که قرار بود مهمون بیاد، قبلش میرفتم حموم تا بتونم بادی به غبغب بندازم و جلوشون با حوله لباسیم بچرخم، انقد حمام میرفتم که پدرم میگفت آخرش تو کور میشی، بنده خدا خیلی نگران بود که یه موقع شامپو نره تو چشمم و کورم نکنه.
یه مدت هم هرشب باهاش آشغالها رو میبردم سرکوچه تا بچه محلها ببینن ولی فقط از دور منو با مامور شهرداری اشتباه میگرفتن و داد میزدن: عمو خدا قوت. الان که هشت سال از خرید حوله تن پوش قشنگم می گذره با اینکه برام کوچیک شده ولی هنوز بهش علاقه دارم، قبلا مثل یه پالتو بلند بود برام ولی حالا مثل یه نیم تنه شده و مجبورم یه حوله هم ببندم دور کمرم، اما هنوز ازش استفاده میکنم و کیف میکنم.
خلاصه برای لاکچری بودن حتما نباید ماشین آخرین مدل یا خونه بالای شهر داشت، شما میتونید با حداقلها هم احساس با کلاس بودن رو تجربه کنید، درست مثل من.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon