🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
💎 سلطنت مشروطه.. ✍ بهروز زواریان
💎 سلطنت مشروطه
✍ بهروز زواریان
💎 بر حسب آنچه که از کتاب تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا میتوان دریافت، نیکولائوس کوزانوس، یکی از اندیشمندان دیگری است که «سلطنت» را بهترین نظام فرمانروایی معرفی میکند. این سلطنت، البته «مشروط» به قانون، و ناظر بر مصالح مرسله کسانی است که «پادشاه» را انتخاب میکنند.
💎 وانگهی، حکومت قانون، چنانکه از رساله سیاست ارسطو میتوان دریافت، قانون است و نه اراده فردی.
💎 به این ترتیب، طباطبایی در ادامه توضیح درباره کوزانوس، نشان میدهد که او اگرچه شیوه فرمانروایی را به اعتبار شکل آن لحاظ میکند، اما به لحاظ مضمون، از این حیث که «حکومت قانون» است، حکومت جمهور مردم است. یعنی respublica.
💎 اگر با زبان لاتین آشنایی داشته باشیم مدخلی در فرهنگ، وجود دارد که در معنای هفتم، respublica، را اینگونه بیان میکند:
💎 [respublica: see res], res publica or respublica, the respublica, state, commonwealth.
💎 که به این ترتیب، مضمون مفهوم در تفاسیر و در بستر فیلسوف قابل درک است. اما، در جایی که سلطنت وجود دارد، قدرت شاه از بیعت صریح و ضمنی مردم ناشی میشود و «#حدوداختیار» شاه را رضایت جمهور مردم معین میکند.
💎 لذا، در جایی که «قانون وجود ندارد» اساسا دولت و نظام سیاسی وجود ندارد. چرا که آن قانونی که ضمانت اجرایی نداشته باشد، قانون نیست همان گونه که جسد بیجان، انسان نیست.
📚 به نقل از تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا.
💎 جای تعجب است که علی شریعتی در فقدان آگاهی از این مبانی به مشروطیت دهن کجی میکند و آن را به چند فتوای فقهی فرو میکاهد. علی شریعتی نه تنها از تاریخ اندیشه اروپا آگاهی نداشت که حتی به تحول مفاهیم نیز آگاه نبود. من به عمد به ریشههای لاتینی استناد کردم، تا نشان دهم که او به معنی دقیق کلمه «از مشروطیت هیچ نمیفهمید»! اما همانند سایر روشنفکران و البته بهتر است گفته شود_ضد روشنفکری_ ابایی از این نداشت که در باره تاریخ نظری بدهد؛ بدان معنا که دستکم درباره مشروطیت، بر سودمندی فضیلت خموشی آگاه باشد!
💎 این که طباطبایی اشاره به لعبت بازانی میکند که گویا پس از گذشت دههها به این نتیجه رسیدند که باید به شریعتی بازگردند ناشی از پیکار با مشروطیتی است که از آگاهی ما زدوده نمیشود.
💎 لازم به ذکر است که واژه respublica، مشتق از پیشوند لاتین res به علاوه واژه اساسی publicus است. به این ترتیب respublicus لاتین در پیشوند خود به معنی «چیز یا مال» و در خود واژه publicus، به معنی مردم است. وانگهی res publica، امری متعلق به همه است و در عین حال متعلق به هیچکس نیست. در این صورت «سلطنت متعلق به همه و همه متعلق به سلطنت» هستند.
💎 در این وجه، میتوان دریافت که سلطنت تنها در صورتی به «استبداد» ختم میشود که ورای قانون و مصالح مرسله باشد[چنانکه ناصرالدین میرزا درکی از نهاد و رویه قضایی و قانون نداشت، چه رسد به اینکه ضمانتی برای اجرای قانون در فقدان نهادی حقوقی وجود داشته باشد، تا جایی که میتوان دریافت، او خود واضع قانون و ضامن اجرایی آن بود، و حتی میتوان گفت که ورای قانون عمل میکرد].
💎 در عین حال، میتوان بر این نکته انگشت تأکید نهاد که برای کسانی که به «هرج و مرج» خو گرفته باشند، اجرای قانون، توسط «دولت مقتدر مرکزی» استبداد معنی میدهد، در حالیکه، این معنی، نمیتواند و هیچگاه استبداد نبوده و نخواهد بود. بلکه به نحو دقیق همانا«ضمانت اجرایی قانون است».
💎 از همینروی میتوان این نتیجه را موقتا اخذ کرد که آن نهاد سلطنت در پیوند با رسپوبلیکا، به استبداد ختم نمیشده است و چنانکه توضیح دادم، استبداد، مندرج در آگاهی «هرج و مرج»طلبهایی است که همینقدر از نظریه مارکسیستی یاد گرفتهاند که «ماشین دولت باید نابود شود». ماشین دولت نابود شود تا کسانی که «بالذات گرگ یک دیگر هستند، خود و کشوری را بدرند و تکه و پاره کنند؟!» کدامین عقل سلیم در سده ۲۱، چنین احکامی صادر میکند؟!
💎 چنانکه از همان فقره میتوان دریافت که، «کشور متعلق به همه و همه متعلق به کشور هستند». آنگونه که کوزانوس آن را بیان کرده است.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken