💎 عده‌ای چنان از عطش به «دموکراسی و آزادی» سخن می‌گویند، که گویا تا کنون در قفس زیسته‌اند

💎 عده‌ای چنان از عطش به «دموکراسی و آزادی» سخن می‌گویند، که گویا تا کنون در قفس زیسته‌اند. اما نگاه به تحولات اخیر تاریخ جهانی نشان می‌دهد، که آن‌ها آن‌قدر آزادی داشته‌اند که حتی قانون را هم زیر پا بگذارند و نابود کنند. کجا می‌توان چنین «خلاف آمد عادت»هایی را یافت؟

💎 به راستی مقصود آن‌ها از آزادی چیست؟ زمانی که والاترین قوانین را نابود کرده‌اند، دیگر آزادی برای نابود کردن چه چیزی باید وجود داشته باشد؟! شرایطی وخیم‌تر از «عصر نوسنگی»!

💎 نباید به اشتباه گمان کرد، هگل، آزادی را درست در معنای دقیق آن، یعنی در مفهوم اساسی«Die Freiheit» برای همگان می‌خواست؛ تنها فیلسوف، کاتب روح جهانی، فیلسوفی که در «علم منطق» نشان داده است که از طرح و اراده خدا، آگاهی دارد، باید آزاد باشد. یعنی او به راستی آزاد است، «اما اگر همگان آزاد باشند هیچکس آزاد نیست»، و چنانکه که قانون را نابود کرده‌اند، یک‌دیگر را خواهند درید، مگر در جایی که به راستی «دولت وجود داشته باشد».