🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
🔶 طرحی بسیار مختصر از نظام علم هگل
🔶 طرحی بسیار مختصر از نظام علم هگل.
💎 فلسفه تاریخ فقط عنصری از بخشی از نظام علم است.
✍ بهروززواریان
💎 بیشک هگل فیلسوفی است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید او را بخوانیم و قرائت کنیم و سپس در فلسفه او «هرچند در حد توان» اجتهاد کنیم. به نظر میرسد که بسیاری هنوز هم معتقد هستند که هگل فیلسوفی دشوارنویس است_هرچند اینگفته در جای خود صحیح است که من وارد بحثهای زبانی او نمیشوم _ اما با این همه تا حدودی با استناد به برخی متون و فهم برخی مبانی میتوان از این دشواری کاست. به عنوان نمونه مک کارنی درباره این مسئله مینویسد:
💎 ...«In particular, there are arguments that may, as will appear later, be said have as foundational role. Hegel's logical writings, the Science of Logic and the first volume of the Encyclopaedia have to the invoked on any attemept to outline this metaphysics»(Mc Carney, Hegel on history, p.6).
💎 آنچهکه در این فقره نظر ما را به خود جلب میکند اهمیت سرسام آور کتاب «علم منطق» است. از همین روی مک کارنی، در کنار آن کتاب، به جلد نخست از کتاب دائرهالمعارف علوم فلسفی اشاره میکند تا اهمیت منطق را در نظام بالیده هگل که برای دانشجویان نوشته بوده است نشان دهد.
💎 مک کارنی چند خط پایینتر، نشان میدهد که این حضور و تکرار در دائرهالمعارف علوم فلسفی(۱۸۱۷)، پیشتر در «هایدلبرگ» و البته با صورتی مبهمتر_که البته بهتر است گفته شود زودگذر _ در «نورنبرگ» مهیا شده بوده است که نشان میدهد یکی از دشواریها عدم رجوع مخاطب فیلسوف، به آثار و نوشتههای دوره اولیه است، تا از مجرای آن متوجه شویم که در هایدلبرگ(۱۸۱۸_۱۸۱۶)و نورنبرگ(۱۸۱۶_۱۸۰۸) چه اتفاقی رخ داده است؟
💎 برخی پرسش میکنند که به عنوان نمونه به چه صورت باید تشخیص داد که این روح نزد هگل چه مفهومی است؟ از این روی در پاسخ به این پرسش مخاطب چگونه میتواند به نوشتههای دوره اولیه و به خصوص #رسالهعشق مراجعه نکند اما فهمی از روح داشته باشد؟! یا بدون مطالعه جلسات شورای #نیقیه بداند که روح از کجا وارد سیستم شده است؟!_من بعدا خلاصهای از این رساله را خواهم نوشت_.
💎 اما مخاطب فیلسوف، که با او وارد گفت و گو میشود در صورت آگاهی از این مبانی هگل را فیلسوفی مییابد که هرقدر با او بیشتر بنشیند، بیشتر بر عمق او افزوده میشود و البته خواهد فهمید که در برابر بلند قامتان هیچ است! و چنانکه مککارنی در همان رساله نوشته است:«او باید هگل را همچون فیلسوفی قرائت کند که حقیقت برای او به عنوان یک کل لحاظ شود».
💎 به این ترتیب من گمان میکنم که دستکم مطالعه این فیلسوف برای ما ضروری است. اما تفاوت زمانه ما با دورانی که روشنفکران در #لامکانی ایستاده بودند در این است که ما دقیقا بر روی #ایران ایستادهایم، و «او» را به پرسش گرفتهایم، در حالی که نسبت خود را با قرائت جدی غرب فراموش نخواهیم کرد.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken