🔶 مظلوم‌نمایی روشنفکران دینی.. ✍ بهروز زواریان

🔶 مظلوم‌نمایی روشنفکران دینی

✍ بهروز زواریان

💎 پس از انتشار این مطلب من که البته بعدا خواهم گفت که ناظر بر تحلیل خود امرسیاسی_(منظورم اندیشه سیاسی است و نه عمل سیاسی که دائم در پی بر هم زدن مناسبات قدرت است)_هست، عده‌ای از هواداران این روشنفکران، خرده گرفتند که چرا باید این‌گونه سخن گفت؟! در پاسخ باید گفت اگر آن‌ها می‌پذیرند که «اندیشه اقتصادی»، «اندیشه سیاسی» و «اندیشه حقوقی» سه جانب بسیار مهمی است که روشنفکران مشروطه نیز به آن توجه می‌کردند، سروش و‌ نسل پس از او باید به نسل ما توضیح دهند که چه دست‌آوردی در این زمینه‌ها داشته‌اند که اکنون هر نقدی صورت می‌گیرد جانب مظلوم دورافتاده از وطن به خود می‌گیرند؟! اکنون که دور از وطن هستید و‌ فضا باز و‌ مهیا است چه دست آوردی داشته‌اید، جز این که خود را به «رؤیاهای رسولانه» سرگرم کنید، اما عاجز از برخوردی‌ هم‌چون برخورد نائینی و‌ آخوند خراسانی با حقوق و بزرگ‌مردی چون طالبوف تبریزی با اقتصاد و...؟! هرچند با این مردان بزرگ قابل قیاس نیستید!

💎 دوره «مظلوم‌نمایی» و «آب و تاب دادن به واژگان» که با نام سروش و برای ایجاد هراس در مخاطب‌ که گویا نمی‌توان با ایشان مواجه شد گره خورده و در عین حال برای گریز از پاسخ انجام می‌شود، گذشته است. ما در نقدها به شخصیت کسی وارد نشده‌ایم. اما از شما توضیح می‌خواهیم؟!

💎 آقای دکتر سروش! و هواداران علی شریعتی!، خواندن غرب و دکارت و کانت و هگل و فیشته و شلینگ و... صرفا به معنای بازسازی و مطالعه بلاموضوع متن غرب نیست. روشنفکران در هیچ کجا نتوانسته‌‌اند، نشان دهند که چگونه مفهوم سنت در درون الهیات مسیحی تدوین شده است؟ «اما نسل ما به شما یاد می‌دهد»! که مفهوم محل نزاع متأخرین از اهل نظر بر مبنای سنت قدمایی چگونه و کجا است.

💎 تفاوت ما با شما این است که اذعان می‌کنیم جواد طباطبایی ما را از خواب جزم و غفلت بیدار کرده است، درسی که سالیان سال در پای روشنفکری نیاموختیم و هم‌چون «گنگ»‌ها و در خواب بودیم. ما این شهامت را داریم که بگوییم، می‌دانیم بر کجا ایستاده‌ایم.

💎 شما روشنفکران، برای فهم اندیشه مدرن باید به «پدران کلیسا» و اهل نظر در سده سیزدهم و‌ سپس سده شانزدهم مراجعه کنید تا دریابید که چگونه اندیشه مدرن در حال تکوین و روند عرفی شدن مفاهیم عمده الهیات در توضیح «کارل‌لویت» و «اشمیت» و «هانس بلومنبرگ» ممکن شده است. اما پیش از این‌که بخواهید وارد این بحث‌ها شوید در عین حال می‌بایست مبنای اصلاح دینی را در کنار جنبش نوزایش توضیح دهید تا سپس‌ توان ورود به بحث‌های دیگر را داشته باشید تا هم‌چون علی شریعتی، بی‌مبنا، سرمایه‌های یک نسل را به بازی نگیرید.

💎 اما می‌توان استدلال کرد که مشکل روشنفکران دینی در همین ‌جا ظهور می‌کند. آن‌ها نمی‌دانند که چرا باید غرب را بخوانند؟! چون اساسا آگاهی‌شان در متن «ایران» ریشه ندارد و از این روی، هم از تبیین اندیشه اقتصادی و‌ هم اندیشه حقوقی و هم اندیشه سیاسی عاجز هستند و‌ دل خوش به کلام نومعتزلی. تا جایی که زمانی که نسل ما کارنامه آن‌ها را_دست‌کم در علم سیاست_بررسی می‌کند، جز «اتخاذ موضع در مناسبات قدرت»_که تاکنون نیز تداوم داشته است_ امر دیگری مشاهده نمی‌کند.

💎 روشنفکران دینی می‌بایست دست از این مظلوم‌نمایی‌ها بردارند و توضیح دهند که چه بلایی بر سر نسل ما و اندیشه این کشور آورده‌اند؟! که هنوز یک نوشته جدی درباره مبانی اندیشه مدرن از آن‌ها صادر نشده است؟! جای شگفتی نیست، شریعتی و سروش و ملکیان و‌... نمی‌دانند که در کجا ایستاده‌اند و‌ همه را به دنبال خود می‌کشند و آن‌ها خرسند از این‌که چیزکی از اخلاق و معنویت و... می‌دانند، حال که از مسائل بنیادین کشور، هیچ نمی‌دانند. اگر چیزکی درباره فلسفه حقوق و‌ علم سیاست و علم اقتصاد می‌دانید منتشر کنید؟! در غیر این صورت به کار و بار روشنفکرانه بپردازید، اما با این قید که همیشه «جغدمینروا» در تاریکی پروازش را شروع می‌کند، و این بدان معنا است که «آغاز پایان» روشنفکران، رقم خورده است.

💎 وانگهی؛ فرق زمانه ما که نظام علوم انسانی‌اش در حال ورود به دوران دیگری است با دوران‌های قبل این است که زمانه می‌داند که بر کجا ایستاده است.

💎 ما بر روی خارای ایران ایستاده‌ایم و‌ به شما خواهیم آموخت که اگر هم روایت فیلسوفان غرب را از خودشان بخوانیم ناظر بر این است که آن‌ها خودشان را قرائت کردند‌ و غرب را به موضوع غرب تبدیل کردند، ما چگونه می‌توانیم خود را قرائت کنیم؟!(سپهرنیا،سیامک). و این بدان معنا است که ما پرسش داریم، چگونه می‌توان سنت را نقد کرد و تاریخ ایران را توضیح داد؟! و به عبارت دیگر، «معنای این تحولات و دگرگونی‌های تاریخ چیست»؟!

💠 از ایران باید دفاع کرد به ننگ یا به نام (جواد طباطبایی).

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken