?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅حباب داتآیآر؟. ✍️نیما نامداری
✅حباب داتآیآر؟
✍️نیما نامداری
رشد فناوریهای نوآورانه باعث شده فرصتهای زیادی برای کسبوکارهای نوپایی که استارتآپ نامیده میشوند ایجاد شود و سرمایهگذاری روی آنها هم رواج یافتهاست. اما باید مراقب بود اتفاقی نظیر سقوط دات کام که در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ در آمریکا رخ داد در سالهای آینده در ایران رخ ندهد. بهخصوص که دولتیها هم وارد این فرآیند شده و بهدنبال جذب سرمایه برای استارتآپهای ایرانی هستند.
داستان سقوط دات کام چه بود؟ در اواخر دهه ۹۰ میلادی شرکتهای فناوری رشد عجیبی داشتند. شرکتهایی نظیر گوگل، آمازون، سیسکو، مایکروسافت، اپل و... رشدهای چند صد درصدی را شاهد بودند و سرمایه زیادی به سوی هزاران شرکت فناوریمحور بهخصوص کسبوکارهای اینترنتی جریان داشت. در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ شاخص بورس نزدک قریب به ۴۰۰ درصد رشد داشت که کاملا تحت تاثیر رشد شرکتهای فناوری بود. در ژانویه ۲۰۰۰ در جریان پخش زنده مهمترین مسابقه سالانه فوتبال آمریکایی، تبلیغات تلویزیونی ۱۶ شرکت فناوری روی آنتن رفت یعنی این شرکتها که بعضا عمرشان به دو سال هم نرسیده بود به ازای هر نیمدقیقه تبلیغ حداقل ۲ میلیون دلار داده بودند.
اما این خوشی دیری نپایید. سه ماه بعد هنگامی که فدرال رزرو آمریکا تصمیم گرفت نرخ بهره را افزایش محسوسی بدهد ضربه آخر برای افتادن در سراشیبی زده شد. در عرض دو سال بسیاری از این شرکتها اعلام ورشکستگی کردند یا زیانهای هنگفت در صورتهای مالی خود نشان دادند. قیمت سهام سیسکو از ۸۰ دلار به ۱۴ دلار و سهام آمازون از۱۰۷ دلار به ۱۷ دلار کاهش یافت تازه اینها جان به دربردگان بودند. بیش از نیمی از ۱۰۰ شرکت فناوری شناختهشده در آن سالها کاملا از بین رفتند. تا پایان سال ۲۰۰۲ حدود ۵ تریلیون دلار از ارزش بازار سرمایه آمریکا کاسته شد و در اکتبر ۲۰۰۲ شاخص بورس نزدک ۷۸ درصد کمتر از حداکثر میزان خود در سال ۲۰۰۰ بود.
سقوط داتکام، ترکیدن حبابی بود که در سالهای قبل شکل گرفته بود. این حباب تا حد زیادی ناشی از ذوقزدگی سرمایهگذاران کلان و هیجان ناشی از تبلیغات و سپس رفتار گلهای سهامداران خرد بود.به نظر میرسد شواهدی وجود دارد که حباب مشابهی در ایران در حال شکلگیری است. رشد استارتآپها بهطور بالقوه سریع و گستردهاست. یعنی محصول نوآورانه و مدل مخاطرهآمیز این کسبوکارها اگر با واکنش مثبت بازار روبهرو شود به فوریت گسترش مییابد و استارتآپ به یک کسبوکار بزرگ بدل میشود. در عین حال همان قدر که سرعت رشد استارتآپها بالاست احتمال شکستشان هم زیاد است. به همین دلیل شیوه ارزشگذاری و تزریق نقدینگی و ایفای نقش در هیاتمدیره استارتآپها بسیار متفاوت با شرکتهای دیگر است.
در سالهای اخیر منابع مالی قابل توجهی به سمت سرمایهگذاری روی استارتآپها سوق یافتهاست. بخشی از این منابع در قالب صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه (VC) و برخی هم در قالبهای دیگر به استارتآپها تزریق شدهاند. بررسیها نشان میدهد بخش مهمی از این سرمایه هم بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از منابع عمومی تامین میشود. اپراتورهای تلفن همراه، بانکها، هلدینگهای سرمایهگذاری وابسته به نهادها و بنیادها تامینکننده بخش مهمی از این منابع هستند.
اما ساز وکار فنی ارزشگذاری و سرمایهگذاری روی استارتآپها هنوز در کشور بسیار نحیف است و کارشناسان و متخصصانی که در ارزشگذاری استارتآپها سابقه و تخصص داشته باشند بسیار اندک هستند.اخیرا برخی مدیران ارشد دولت هم وارد این فضا شدهاند و مستقیما بهدنبال جذب سرمایه برای استارتآپها افتادهاند. چنین روندی میتواند منجر به ایجاد حباب داتآیآر (.ir) شود. ارزشگذاریهایی که مبتنیبر واقعیات فنی و قضاوتهای تکنیکی نیستند و عمدتا تحت تاثیر مناسبات سیاسی و تبلیغاتی و نیز هیجان ناشی از رشد سریع برخی استارتآپهای معروف انجام میشوند.
مراجعه به تجربیات دولتها در کشورهای دیگر نشان میدهد دولت باید صرفا در سطح اکوسیستم مداخله کند و از هر گونه مداخله در سطح بنگاه اجتناب کند. دولت مسوول موفقیت یا شکست هیچ استارتآپی نیست. دولت حتی مسوول تامین مالی استارتآپها نیست،
مداخله دولت در رشد یا شکست یک استارتآپ یا برخورد تبلیغاتی با رشد سریع آنها خلاف منطق این اکوسیستم است. ای کاش دولتیها دست از سر استارتآپها بردارند و اجازه دهند سرمایه باهوش بخش خصوصی و کارآفرینان باهوش واقعی خودشان با هم کار کنند. هیچ بعید نیست دولتیها همان بلایی را که بر سر خصوصیسازی و توزیع یارانه و سرمایهگذاری خارجی و بسیاری از مفاهیم مفید دیگر آوردند و آنها را تهی از معنا کردن