✅ پوپولیسم. ✍️ نیما نامداری

✅ پوپولیسم
✍️ نیما نامداری

مشاور ارشد و دستیار ویژه اقتصادی رئیس‌جمهوری به درستی هشدار می‌دهند که همه در این مملکت به دنبال رفاه مبتنی بر مصرف مسرفانه منابع تجدیدناپذیر هستند. هشداری درست که بعید است به واکنشی مناسب منجر شود. وقتی مشاور و دستیار ارشد رئیس‌جمهور از تاثیرگذاری بر سیاستمداران ناامید شده و مردم را مخاطب قرار داده است مشخص است که ما با یک چالش اجرایی یا فنی روبه‌رو نیستیم. مشکل در سطحی کلان‌تر به الگوی کلان حاکم بر سیاستگذاری کشور بازمی‌گردد. به گمان من مشکل به نفوذ عمیق پوپولیسم در سیاستگذاری اقتصادی کشور بازمی‌گردد. در تمام نیم قرن اخیر سیاستگذاری اقتصادی کشور پوپولیستی بوده است؛ پوپولیسم آریامهری، پوپولیسم اصولگرایانه، پوپولیسم اصلاح‌طلبانه و... البته در ادوار مختلف، سطح و شکل تاثیرگذاری دیدگاه‌های پوپولیستی بر سیاستگذاری اقتصادی متفاوت بوده است. اما هیچ دورانی در 50 سال اخیر وجود ندارد که اقتصاد کشور از پوپولیسم رهایی یافته باشد. در تمام این دوران سیاستگذاران بیش از آنکه نگران کیفیت سیاستگذاری خود و نتایج بلندمدت و پایدار آن باشند نگران محبوبیت خود و تبعات کوتاه‌مدت سیاست‌های خود بوده‌اند.

اینکه چرا پوپولیسم در سیاستگذاری کلان اقتصادی ما این‌گونه نهادینه شده دلایل مختلفی دارد:

۱- نفت سیاستگذاران ما را معتاد کرده است.دولتی که مجبور است با مالیات روزگار بگذراند اساساً نمی‌تواند در حوزه اقتصاد پوپولیست باشد؛ چرا که اگر بخواهد منابع بیشتر مصرف کند، ناچار است مالیات بیشتر بگیرد و این خود موجب نارضایتی است.اما مدیران دولتی که از محل مالیات ارتزاق می‌کنند دست‌شان پیش جامعه دراز است و وکیل شهروندان در تامین منابع هستند.
۲- پوپولیسم محصول فضایی است که در آن گفت‌وگوی نقادانه ممکن نباشد. در شرایطی که رسانه‌ها با محدودیت روبه‌رو هستند و به هر دلیل گفت‌وگوی صریح و بی‌دغدغه درباره بسیاری از موضوعات کلیدی کشور ممکن نیست طبیعی است که سطح آگاهی مردم پایین خواهد بود و مردم صرفاً با شهود عامیانه به تصمیم‌ها و رفتارهای سیاستگذاران واکنش نشان خواهند داد. مثلاً تا چند سال پیش سدسازی یک اقدام توسعه‌ای تلقی می‌شد. سیاستمداران لذت می‌بردند که کلنگ سد جدید بزنند؛ به این دلیل که شهود عامیانه موافق این کارها بود. ا

۳- پوپولیسم محصول بی‌ارج شدن دانش است. در جامعه‌ای که متخصصان به اتکای صلاحیت‌های تخصصی جاافتاده و سنت‌های آکادمیک دیرپا مشروعیت تخصصی برای اظهارنظر پیدا می‌کنند پوپولیسم کمتر نفوذ خواهد داشت.
۴- پوپولیسم محصول جامعه کوتاه‌مدت است.مهم‌ترین دلیل کوتاه‌مدت‌نگری در جامعه، فقدان امید است. بسیاری از مردم اعتماد خود به کیفیت سیاستگذاری را از دست داده‌اند و هیچ امیدی ندارند که اگر از رفاه کوتاه‌مدت خود صرف‌نظر کنند. چنین مردمی در «حال» زندگی می‌کنند، چون تجربه تاریخی به آنها نشان داده بلندمدت قابل پیش‌بینی نیست. سیاستگذاران پوپولیست هم خوب می‌دانند که در بلندمدت همه ما مرده‌ایم. در چنین جامعه‌ای مردم یاد گرفته‌اند که به وعده‌ها درباره آینده اعتماد نکنند؛ چرا که حتی وعده‌دهندگان هم از فردای خود مطمئن نیستند.

۵- پوپولیسم نتیجه تحقیر محافظه‌کاری است. آدم محافظه‌کار معمولاً ترسو تلقی می‌شود.در جامعه‌ای که ساختارها و فرآیندهای سیاستگذاری ثبات نداشته باشند تصمیم‌ها کوتاه‌مدت خواهند شد چون آینده قابل پیش‌بینی نیست. وقتی سیاستگذاران مدام در حال انتقاد از وضعیت موجود هستند (در حالی که همین وضعیت موجود محصول عملکرد دیروز خود آنهاست) چرا مردم باید به وعده‌های آنها درباره آینده اعتماد کنند؟ پوپولیسم محصول همین بی‌اعتمادی به آینده است.

۶- فضای سیاسی شخصیت‌محور هم به پوپولیسم مجال می‌دهد. فضای سیاسی که در آن اشخاص اصل هستند،بستر را برای پوپولیسم فراهم می‌کند. وقتی احزاب قوی و قدیمی وجود ندارند، وقتی جامعه مدنی بالغ نیست، وقتی جریان‌های فکری و سیاسی ثبات و قوام ندارند و در شرایطی که کارنامه افکار و مکاتب زیر عملکرد اشخاص تعریف می‌شود، طبیعی است که اشخاص میدان‌دار می‌شوند. در هیچ انتخاباتی در این مملکت، احزاب برنده نمی‌شوند بلکه اشخاص برنده می‌شوند. ارتقای کیفیت سیاستگذاری اقتصادی در کشور ما راهی جز دوری از پوپولیسم ندارد و باعث تاسف است که دلایل و علل این بیماری مزمن، خارج از عرصه اقتصاد است و بعید است که فعلاً تغییری در این علل ایجاد شود. این جمع‌بندی برای این یادداشت کوتاه اگرچه ناامیدکننده به نظر می‌رسد، اما دریغا که واقع‌بینانه است.
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy