?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅ بچه پولدارها!. ✍️ مصطفی نعمتی
✅ بچه پولدارها !
✍️ مصطفی نعمتی
چند سال پیش، یک صفحه در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرد؛ صفحه بچه پولدارهای تهران! تصاویر منتشرشده از این گروه، سبک خاصی از زندگی مسرفانه را به نمایش میگذاشت، آنها به راستی «بچه پولدار» بودند، آنها را نمیشد در دسته «ثروتمندان» جای داد. ثروتمند بودن، با سبک زندگی مسرفانه و پرزرقوبرق این گروه؛ تفاوت ماهوی دارد. ثروتمند با پولدار متفاوت است، ثروتمند کسی است که با کار، تلاش و خلاقیت، ارزشافزوده اقتصادی تولید میکند و از قِبَلِ این ارزشافزوده، شغل میآفریند تا بخش بزرگی از جامعه قادر باشند زندگی شرافتمندانهای را تجربه کنند.
به یاد داریم که از روزهای کودکی، اینکه ایران کشور ثروتمندی است، یکی از کلیشههایی است که به ما یاد دادهاند! کلیشهای جذاب برای کیفور شدن که ظاهراً پشت این کلیشه هم تنها چیزی که نشسته، نفت و دیگر ذخایر معدنی ایران است. مطابق با آخرین آمارهای بینالمللی، ایران با دارا بودن حدود 157 میلیارد بشکه نفت، 5 /11 درصد از کل ذخایر نفتی دنیا را به خود اختصاص داده است. با نفت 70 دلاری به قیمت امروز، اگر تمام این نفت را یکجا به فروش برسانیم، ارزشی در حدود 11 هزار میلیارد دلار خواهد داشت. سایر ذخایر طبیعی ایران از گاز و معادن و فلزات را هم اگر به آن بیفزاییم، به احتمال زیاد، حداکثر و با فرض خوشبینانه، به رقمی کمتر از 20 هزار میلیارد دلار خواهیم رسید. این رقم، معادل تولید ناخالص داخلی یک سال ایالات متحده آمریکا، تولید ناخالص داخلی دو سال چین و تولید ناخالص داخلی چهار سال ژاپن است! آیا باز هم ما کشور و مردمان ثروتمندی هستیم وقتی دیگران تنها با کار و خلاقیت قادرند چندین برابر آنچه موهبت پلانگتونها در میلیونها سال پیش به ماست را تولید کنند و آینده بازارها را در کنترل خود درآورند، بازارهایی که ما در آن تنها فروشنده محصول مشترک پلانگتونها و فشار و گرمای درونی زمین هستیم که کوچکترین نقشی در آن نداشتهایم!؟
با این توصیف، ما نهتنها ثروتمند نیستیم که بیشتر به بچه پولدارهای همان صفحه مجازی میمانیم. تقریباً در میان هیچ گروه ثروتمندی، با آن تعریف پیشین از ثروت و ثروتمند، مصرف به شیوه بچه پولدارها قابل مشاهده نیست. آنها گروهی بودند که خود کمترین تلاشی نکرده بودند برای آنچه با تصور کیفور شدن بر باد میدادند. پربیراه نیست حتی اگر بگوییم آن کس که چنین منابعی را در اختیار بچه پولدارها قرار داده بود هم با کمترین زحمت و به مدد رانت، به بابای پولدار بدل شده بود. مگر ما برای نفت زحمتی متقبل شدهایم!؟ که حتی برای تبدیل کردن نفت خام به مواد ارزشمندتر هم حاضر نیستیم به خود اندکی زحمت دهیم.
نفت، یک نماد رانت است برای هر کشور و سرزمینی که موهبت پلانگتونها نصیبش شده باشد. نفت، دقیقاً معیاری است از آنچه ریکاردو به نام رانت، تعبیر و تفسیر کرده است. هزینه تولید کسی که مالک یک زمین حاصلخیز است، به مراتب کمتر از کسی است که همان محصول را در یک زمین نامرغوبتر میکارد. اما چون قیمت در بازار برای هر دو تولیدکننده یکسان است، مالک زمین مرغوب، حاشیه سود بالاتری نسبت به آن یکی خواهد داشت بدون آنکه شخص او در این حاشیه سود، دخالتی داشته باشد. ریکاردو، رانت را دقیقاً همین وضعیت میداند، وضعیتی که عوامل محیطی، جغرافیایی و وراثتی تعیینکننده آن هستند و نه کار و تلاش و خلاقیت.
وقتی تمام آنچه به عنوان ثروت یک جامعه به مردمان آن آموزش داده میشود، یک منبع رانت باشد، چنین جامعهای به سرعت به سمت سبکی از زندگی مسرفانه پیش میرود به ویژه اگر ساختارهای حاکم بر آن نیز به گونهای طراحی شده باشند که اصلیترین محل ارتزاق و ادامه حیاتش از محل همین رانت، تامین شود.
عصر مصرف مسرفانه به سبک بچه پولدارها، سالهاست در ایران به پایان رسیده است اما نوعی چسبندگی در ادامه دادن به این سبک هم در مردم و هم در حاکمیت دیده میشود که نگاهی به روندهای آن نشان میدهد نهتنها روند کاهندهای نیست، بلکه شتاب رو به تزایدی به خود گرفته است. به طور مثال، مصرف انرژی در ایران هر 10 سال حدود 100 درصد رشد داشته است این در حالی است که جمعیت ایران هر 10 سال تنها 30 درصد و اقتصاد آن هر 10 سال حدود 35 تا 40 درصد رشد یافته است./تجارت فردا
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy