✅ مهاراجه اقتصاد هند

✅ مهاراجه اقتصاد هند

در اوایل دهه 1990، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هند بزرگترین شریک تجاری خود و بازار شرق اروپا را از دست داد. وقوع جنگ در خلیج فارس و افزایش قیمت نفت، اقتصاد هند را با بحران‌های شدیدی روبه‌رو کرد. تولید ناخالص داخلی سرانه هندوستان، با رقم 310 دلاری در ابتدای دهه 90 لقب یکی از فقیرترین کشورهای دنیا را به نام این کشور به ثبت رسانده بود. در پی بروز بحران مالی در هندوستان نرخ رشد اقتصادی این کشور در سال 1990 به میزان 5 واحد درصد و در سال 1991 به میزان 4 واحد درصد کاهش یافت. نهادهای بین‌المللی در این سال‌ها برای کمک به هندوستان شرایط ویژه‌ای را تعیین می‌کردند. تعرفه‌های سنگین به نام حمایت از تولید داخلی در نهایت به کام سرمایه‌گذاران خارجی تمام می‌شد که از یکسو از این تعرفه‌ها به‌عنوان یک سوبسید استفاده می‌کردند و از یک سو پس از وقوع شوک نفتی خیلی زود تصمیم به بازگرداندن سرمایه خود از هندوستان گرفتند. در چنین شرایطی ظهور یک تیم اصلاح‌کننده اقتصادی که ظهور آن در سایه بحران عمیق آن سال‌های هندوستان تنها چاره باقی‌مانده بود، مسیر حرکت اقتصاد هند را به گونه‌ای تغییر داد که برنامه اصلاحی هند در آن سال‌ها به یکی از الگوهای حرکت به سمت توسعه‌یافتگی مطرح شد. شروع داستان پیشرفت هندوستان را می‌توان انتخاب رائو به‌عنوان نخست‌وزیر هند دانست. رائو پس از انتخاب به‌عنوان نخست‌وزیر هند، یک متخصص اقتصادی تکنوکرات با سابقه تحصیلاتی غنی و دارای تجربه اجرایی در مسائل اقتصادی هندوستان را به‌عنوان وزیر امور مالی هندوستان انتخاب کرد.


« مان‌موهان سینگ» با سابقه ریاست بر بانک مرکزی هند، رفت و آمد بسیاری به مجامع بین‌المللی داشت. یکی از وجوه استثنایی کارنامه سینگ عدم دخالت در جنگ‌های سیاسی داخلی هند بود. موضوعی که از یکسو در جذب حمایت احزاب مختلف به وزیر امورمالی وقت هندوستان کمک کرد و از سوی دیگر در تغییر نگاه بدبینانه شهروندان هندی به سیاست‌گذاران هندی موثر بود. در زمان وزارت سینگ، برنامه اصلاح اقتصادی هند با حمایت‌های کارشناسانه صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به تصویب رسیده بود. به این ترتیب بانگاه به این برنامه اصلاحی و با اجرای سیاست‌هایی چون رژیم تعدیل ساختاری، کاهش یارانه و تعرفه‌ها در بخش کشاورزی،لغو قوانین محدودکننده سرمایه‌گذاری و کوچک کردن بخش عمومی در هند در کنار هماهنگی با نظم نوین اقتصادی پس از جنگ سردو ترک تعهدات پیشین هند مبنی بر استراتژی «صنعتی‌سازی از طریق جایگزینی واردات» و اتخاذ سیاست‌های همسوتر با بازارآزاد، رکود شکل گرفته در اقتصاد هند در اوایل دهه 1990 پایان یافت و اقتصاد هند در طی سال‌های 1992 تا 2000 همواره رشد اقتصادی بالاتر از 4 درصد را تجربه کرد. سینگ در اجرای این سیاست‌ها از پشتیبانی کامل نخبگان اقتصادی و نخست‌وزیر وقت هندوستان برخوردار بود. این حمایت‌ها تا حدی بود که دولت هند برای ترسیم دوران جدید اقتصادی سیاست‌های خارجی خود را نیز به‌طور کامل تغییر داد. در این سال‌ها هند با شکل دادن سیاست خارجه توسعه‌گرا بر پایه واقع‌بینی، در مسیر رشد و توسعه اقتصادی قرار گرفت. سیاست‌گذاران وقت هندی فهمیدند که توسعه بدون حل مشکلات با همسایگانشان امکان‌پذیر نیست، بنابراین به جای طرد همسایگان شرقی، در مدت کوتاهی پس از جنگ سرد روابط اقتصادی خود را با این کشورها تقویت کرده و به عضویت سازمان‌های اقتصادی در آسیا روی آوردند. تغییر تاکتیکی که کارساز شد و هندوستان را در بسیاری از زمینه‌ها مانند محصولات تکنولوژیک، نیروی کار و گردشگری به مزیت رقابتی در مقابل همسایگان آسیایی خود رساند. برآیند اثر این تغییرات بر اقتصاد هند افزایش بیش از 50 درصدی تولید ناخالص داخلی سرانه هندوستان در بازه زمانی 7سال پس از اجرای سیاست‌های اصلاح اقتصادی بود. باید توجه داشت که سیاست‌های اقتصادی اصلاحی راه حل بلند مدت سیاست‌گذاران هندی در بازه زمانی یاد شده بود، در کوتاه‌مدت هندی‌ها برای نجات اقتصاد خود روی کمک‌های بین‌المللی حساب کرده بودند. کمک‌هایی که در شرایط عدم تمایل نهادهای بین‌المللی، مانند آنچه در ترکیه اتفاق افتاده بود در اثر روابط بین‌المللی راس هرم سیاست‌گذاری اقتصادی باعث افزایش این تمایل و کاهش محدودیت هندوستان در اتخاذ وام‌های کم‌بهره شد./دنیای اقتصاد
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy