🌎یادداشت هفته. ✅در باب منابع خدادادی شوم!. ✍دکتر حامد پاک طینت

🌎یادداشت هفته
✅در باب منابع خدادادی شوم !
✍دکتر حامد پاک طینت
@esfahaneconomy

طی چند سال گذشته در کتابهای متعدد ،سخنرانیهای متفاوت و جلسات مختلف شاهد آن بودم که نویسنده یا سخنران با حرارت و احساسی غریب نسبت به شوم بودن منابع نفتی کشورمان ابراز تاسف می کردندو غالب مشکلات موجود در این کشور را حاصل منابع خدادادی می دانستند.همیشه در طول این چند سال بعد از مطالعه یا شنیدن این نظرات از خودم می پرسیدم که چگونه ممکن است ما انسانها یک منبع طبیعی و ثروتی سرشار که خداوند متعال به ما ارزانی داشته را شوم بخوانیم و آنرا عامل اصلی موانع کار و فعالیتمان تشخیص دهیم .
بر کسی پوشیده نیست که در بسیاری از کشورها ،منابع طبیعی به ضرر توسعه اقتصادی و در بعضی حتی این منابع دربروزناپایداری سیاسی ،فساد و حتی جنگ سهیم بوده است .ادبیات مربوط به شومی منابع نشانگر رابطه ای ناامیدکننده است ،اما این شرایط در همه جای دنیا صادق نبوده است .
نروژ به عنوان کشوری که در طول ادوار گذشته بطور متوسط 22 درصد تولید ناخالص داخلی ،27 درصد درآمدهای دولت ،26 درصد سرمایه گذاریهای کل و 47 درصد کل صادرات آن به نفت اختصاص داشته ،یک کشور نفتی محسوب می شود . بر اساس تخمین اداره نفت نروژ مجموع منابع قابل بازیافت این کشور معادل 86 میلیارد بشکه نفت خام است که تقریبا 44 درصد آن قبلا تولید شده و برای بقیه آن (حدود معادل 480 میلیارد یورو) تصمیم گیری دقیق شده است .اما آیا این منابع خدادادی در نروژ هم شوم بوده است ؟
درآمد سرانه این کشور از پنج درصد زیر متوسط کشورهای توسعه یافته در سال 1970 به 70 درصد بیشتر از میانگین این کشورها در سال 2012 رسیده است .در همین مدت تولید ناخالص داخلی سرانه نروژ نسبت به کشورهای مشابه همسایه خود افزایش قابل توجه ولی تدریجی و پایدار داشته است .
تولید نفت از دهه 70 میلادی با مشارکت شرکت دولتی استات اویل و شرکتهای خصوصی ساگا و هیدرو شروع شد اما به مرور سهم قابل توجهی از شرکت دولتی استات اویل به بخش خصوصی واگذار شد .اقتصاددانان نروژی از همان ابتدا نگران چالشهای حاصل از منابع نفتی بودند.تجارب هلند مباحث گسترده ای را تحت عنوان بیماری هلندی به همه آنها آموخته بود .
بیشتر درآمدهای نفتی در نروژ در صندوق بازنشستگی دولت پس انداز شده است و آنها این درآمد را کاملا به عنوان ثروت ملی قلمداد نموده اند .دولت از راههای مختلف از بخش نفت درآمد کسب می کند که مهمترین آن مالیات از نفت است .دولت 78 درصد از سود شرکتهای نفتی را مالیات میگیرد هرچند مشوقهایی هم برای آنها در نظر گرفته است .
قانون صندوق بازنشستگی به وضوح بیان می کند که این ثروت باید بصورت دارایی های خارجی سرمایه گذاری شود .توزیع دارایی ها 50 تا 70 درصد بصورت سهام ، 30 تا 50 درصد بصورت دارایی های با درآمد ثابت و 0 تا 5 درصد در املاک سرمایه گذاری شده است .
پارلمان نروژبه نمایندگی از ملت نروژ به عنوان مالک نهایی صندوق بازنشستگی تعیین شده است .
در باب تفاوتهای عملکرد صندوق توسعه ملی یا قبل از آن صندوق ذخیره ارزی که شاید روزگاری به همین هدف تاسیس شد ،اما نوشته های فراوانی توسط متخصصین امر منتشر شده است .
مطالعات نشان می دهد در کشورهایی که نهادها حامی تولید کننده ،حافظ حقوق مالکیت ،بروکراسی عمومی قابل اطمینان و دارای فساد کم هستند،منابع طبیعی می تواند به رشد اقتصادی منجر شود .
نروژ در سال 1905 استقلال خود را بدست آورد و از آن زمان دارای دموکراسی پایدار بوده است .لذا قبل از آنکه نفت در این کشور کشف شود دموکراسی در آن کشور نهادینه شده بود .بروکراسی دولتی به خوبی و با فسادی اندک عمل می کرد ،سیستم حقوقی خوب عمل می کرد و رسانه ها نیز بطور فعال عملکرد سیستم را ارزیابی و نقد می کردند .با ساختار فوق نروژ 20 درصد از افزایش سالانه تولید ناخالص داخلی خود در طول این ادوار را مدیون موهبت منابع نفتی است .
سخن کوتاه آنکه ایا نویسندگان و سخنرانان نروژی هم در نوشته ها و خطیبه هایشان از نفت ، این منبع طبیعی خدادادی به عنوان یک پدیده شوم یاد می کنند یا به عنوان موهبتی برای توسعه اقتصادی ؟

عضو هیئت مدیره و دبیر کل مجمع فعالان اقتصادی
https://telegram.me/esfahaneconomy