✅چه کسانی فولاد مبارکه را ساختند؟. ◀️دکتر سروش کامیاب /شرق. قسمت اول

✅چه کسانی فولاد مبارکه را ساختند؟
◀️دکتر سروش کامیاب /شرق
قسمت اول
@esfahaneconomy
٦ سال پیش در خانواده‌ای نسبتا متوسط به دنیا آمد. پدرش کارمند گمرک و مادرش دبیر دبیرستان بود. سروش کامیاب بزرگ‌شده محله شیخ‌هادی تهران است که خانواده او جزء طبقه متوسط پیش از انقلاب به شمار می‌آید. او در سال ١٣٣٧ وارد دانشگاه تهران شد و سال ١٣٤١ در رشته مهندسی مکانیک درجه کارشناسی خود را از این دانشگاه گرفت. بعدها با ادامه تحصیل در این رشته به اخذ درجه دکترا موفق و در دانشگاه آریامهر سابق (شریف کنونی) به تدریس مشغول شد.کامیاب در اوایل دهه ٥٠ وقتی شاه تصمیم به توسعه صنعت فولاد ایران گرفت، به عنوان مدیر پروژه فولاد بندرعباس منصوب شد. بعد از انقلاب در ایران ماند تا شورای انقلاب را راضی کند که این پروژه به اجرا برسد. استدلال‌های او اگرچه موردتوجه مدیران انقلابی وقت قرار نگرفت اما توانست با توجه به انتقال این کارخانه به مبارکه اصفهان، اجرائی‌شدن آن را به نظاره بنشیند و در ایجاد آن نقش داشته باشد. اکبر ترکان، مشاور رئیس‌جمهور، یکی از شاگردان او در دانشگاه شریف بوده است که بعد از انقلاب نیز به کمک استاد خود آمد تا او را در زنده‌نگه‌داشتن این پروژه کمک کند. او هنوز هم به توسعه فولاد در ایران دل خوش کرده و در هر مراسمی که درباره صنعت فولاد ایران برگزار می‌شود، حضور می‌یابد. کامیاب در گفت‌وگو با «شرق» توضیح می‌دهد که چرا شاه تصمیم گرفت فولاد بندرعباس را بسازد و به چه سبب انقلابی‌های وقت آن طرح را به اصفهان انتقال دادند.

*شما در سال ١٣٥٣ وارد صنعت فولاد ایران شدید و توانستید به عنوان مدیر پروژه فولاد بندرعباس مشغول به کار شوید. این پروژه چه اهدافی داشت و چرا نتوانست موفق شود؟
من در اوایل دهه ٥٠ در دانشگاه آریامهر سابق سه سال استادیار بودم و دکتر رضا امین هم در سال اول حضورم هنوز رئیس دانشگاه بودند. ایشان بعدها شرکت ملی صنایع فولاد ایران را ایجاد کرد که به عنوان ذوب‌آهن گازی (احیای مستقیم فعلی) معروف شد. به کار صنعتی خیلی علاقه‌مند بودم و متوجه شدم اگر در دانشگاه بمانم، نمی‌توانم کار اجرائی کنم. مورد دیگر اینکه در سال دوم، معاون دانشکده مکانیک بودم و یک مقدار بحث‌های سیاسی به وجود آمده بود که ترجیح دادم از آن محیط بیرون بروم و در دیداری که با دکتر امین داشتم، از ایشان خواستم که وارد حیطه فولاد شوم و نهایتا در سال ١٣٥٣ به عنوان کارشناس فولاد وارد این شرکت شدم. بعد از اینکه کارم را در شرکت فولاد شروع کردم، به من گفته شد یک گروه ایتالیایی حاضر هستند در ایران کارخانه‌ای سه‌‌میلیون‌تنی در بندرعباس شروع کنند و در این کارخانه حاضر به سرمایه‌گذاری هستند.
‌*ذوب‌آهن اصفهان در آن سال‌ها تولید خود را آغاز کرده بود. اما ظاهرا عده‌ای با توجه به گرایش‌های سیاسی که داشتند، این کارخانه را محصول تفکر کمونیستی می‌دانستند. آیا فولاد گازی که ریشه در تکنولوژی غربی داشت، برای تعدیل این تصورات در ایران ایجاد شد؟
ذوب‌آهن در سال ١٣٥٢ کارش را شروع کرد. این بحث در جامعه ایران بود که شرکت ملی صنایع فولاد ایران غربی و ذوب‌آهن شرقی است و متأسفانه اثرات بدی داشت. هنوز هم گاهی این بحث مطرح می‌شود که چرا نباید تولید فولاد به روش کوره بلند را دنبال کنیم؟ درواقع کوره بلند را که شوروی‌های سابق در ایران اجرا کردند، روش خوبی است و باید دنبال شود اما به شرطی که زغال داشته باشیم. اما اگر کشوری گاز دارد، دلیلی ندارد به روش کوره بلند و با استفاده از زغال‌سنگ به تولید فولاد بپردازد. در هر صورت بحث شرقی و غربی وجود داشت اما از نظر کارشناسی به صلاح بود که ما به سمت تولید فولاد به روش گازی برویم. گروه ایتالیایی در بندرعباس قرار بود کارخانه فولاد را راه‌اندازی و ورق تولید کنند و از روش احیای مستقیم استفاده می‌کردند و من کار کارشناسی‌ام را در رابطه با این پروژه شروع کردم. دکتر امین به من گفت ایتالیایی‌ها به ما پیشنهاد داده‌اند واحد فولادسازی سه‌‌میلیون‌تنی در بندرعباس داشته باشند. البته این در قالب یک طرح بود که در قالب شرکت ملی صنایع فولاد ایران وجود داشت و می‌خواستند خودشان هم در این واحد سرمایه‌گذاری کنند. قرار شد من با ورود به شرکت ملی صنایع فولاد ایران در جلسات مربوط به این سرمایه‌گذاری شرکت کنم
https://telegram.me/esfahaneconomy