✅ سرمایه داری در ایران!. ✍️ دکتر حسین راغفر

✅ سرمایه داری در ایران !
✍️ دکتر حسین راغفر

📌اقتصاد ایران در حقیقت آن چیزی است که به عنوان سرمایه‌داری رفاقتی نام برده می‌شود و همه ویژگی‌های این نوع سرمایه‌داری را دارد. در این نوع سرمایه‌داری، کانون‌های قدرت در تعامل با یکدیگر فرصت‌هایی را برای بخش خصوصی غیرواقعی فراهم می‌کنند. این موضوع به این مقوله ارتباط پیدا می‌کند که یک مثلث دولت- مجلس و بخش خصوصی (غیرواقعی- انحصارگرا)، ائتلافی ایجاد کرده که حافظ منافع اعضای این مثلث هستند و در این ائتلاف، بخش خصوصی واقعی وجود ندارد.

📌متاسفانه در طول صد سال گذشته کشور به جز دوره‌های خیلی کوتاه و مقطعی در تاریخ کشور، همواره سلطه (گروه انحصارگرا) منابع عمومی را به ائتلاف خود تخصیص داده و به این ترتیب گروه صاحبان سرمایه بخش خصوصی به طور عمده از درون بخش عمومی به وجود آمده‌اند یا اینکه بسیاری از نمایندگان‌شان در درون قدرت (مجلس و دولت) حضور دارند. در واقع این گروه برای بخش خصوصی کارگزاری و منافع این بخش را نمایندگی می‌کنند

📌افرادی در درون قدرت هستند یا در حال حاضر بیرون از قدرت مبادرت به ایجاد صنایع کرده‌اند که این صنایع، صنایع نامولد هستند یا اینکه از ارتباطات خودشان در درون همان ساختار قدرت برای تقویت ثروت و سرمایه‌‌شان استفاده کرده‌اند. این پدیده به خصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی به شدت رشد پیدا کرده است. اگر ردیابی کنید، می‌بیند که بسیاری از سفرای کشور در حال حاضر کجا هستند. افراد از فرصت‌های سیاسی بهره‌برداری شخصی کرده و در کار واردات و صادرات فعالیت داشته و ثروت هنگفتی را از این طریق به‌دست آورده‌اند یا اینکه در شرایط کنونی، بسیاری از وزرا در طول سال‌های بعد از جنگ تحمیلی بیشتر وارد قدرت اقتصادی شده‌اند؛ بنابراین گروهی به وسیله قدرت، مبادرت به ثروت‌اندوزی کرده‌اند. برای به دست آوردن این ثروت نیز از اطلاعات درون سیستم و مناسبت‌های درون ساختار استفاده کرده و شبکه‌ای از ائتلاف قدرت و ثروت به وجود آورده‌اند و منابع بزرگی را به سمت اقوام، دوستان و همفکران خود سوق داده‌اند.

📌مهم نیست چه کسی بیاید و در قدرت حضور داشته باشد، مهم این‌است که نتیجه این‌ها ناکارآمدی و به دنبال آن اتلاف منابع مهم است. همچنین ظرفیت‌های گسترده پاسخ نداده به نیازهای جامعه را به دنبال دارد. اداره شهر را مشاهده کنید که با ادامه این روند، امکان حیات وجود ندارد. این‌ها زمینه‌های اعتراض‌های عمومی را برمی‌انگیزد.

📌این ساختار، از درون به اصطلاح دچار بحران‌های خیلی جدی خواهد شد و آن چیزی که از آن به عنوان انقلاب نام برده می‌شود، دستاوردهایش از بین می‌روند؛ چرا که دستاورد انقلاب، شنیده شدن صدای مردم و تامین نیازهای آن‌ها بود؛در حال حاضر هیچ سازو کاری برای شنیده‌شدن صدای مردم به وجود نیامده است. البته اگر این اصلاح شود، مساله سازوکارهای مناسب برای شنیده شدن رای مردم باید دیده بشود.
📌در کشور، نظام رای‌دهی در سیستم سیاسی یکی از راهکارهای شنیده شدن صدای مردم است. به نظر من وقایعی مثل دوم خرداد 76، انتخابات 84، انتخابات 92و انتخابات 94 و 96 یک پیام مشترک دارد و هیچ‌کدام این‌ها گروه خاصی را هدف قرار نمی‌دهند و پیام مشترک همه آن‌ها تغییر است. تغییر همین نظام اقتصادی که رای، نیاز و خواست مردم را نادیده می‌گیرد. بیکاری گسترده‌ای که وجود دارد، محصول نشنیدن تقاضاهای مردم است
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy