✅انبار باروت. 📌 چرا بهار عربی اتفاق افتاد و سرانجام آن چه شد

✅انبار باروت
📌 چرا بهار عربی اتفاق افتاد و سرانجام آن چه شد

در کشورهای بهار عربی، در دوران نزدیک به آغاز انقلاب‌ها، سهم افرادی که از زندگی خود ناراضی بودند به طور معناداری رو به افزایش گذاشته بود و بیشتر از همه از طبقات متوسط شروع شده بود.اگرچه اندازه طبقه متوسط از نظر درآمدی با توجه به تخمین‌های مصرف خانوار افزایش یافته بود، اما سهم افراد ناراضی از زندگی تقریباً در تمامی کشورهای عربی کاهش داشت. این کاهش در رفاه ذهنی به‌رغم توسعه در زیرساخت‌ها، آموزش و بهداشت، پارادوکس توسعه ناشادکام نامیده می‌شود. سندروم توسعه ناشادکام، می‌تواند بازتاب‌دهنده نشانه‌های نابودی قرارداد اجتماعی باشد.انتظارات و خواسته‌های مردم به ویژه جوانانی که تحصیلات بالاتری نسبت به والدین خود داشتند افزایش یافت. آنها انتظار داشتندکه با اتمام تحصیلات خود کار مناسب پیدا کنند که این امر باعث افزایش شکاف بین رفاه واقعی و رفاه مورد انتظار می‌شود. این امر، به نوبه خود ممکن است نارضایتی مردم نسبت به نابرابری و بی‌عدالتی اجتماعی را افزایش دهد و همچنین بر میزان شادکامی یک جامعه تاثیر منفی داشته باشد.
نوع حکومت در اکثر کشورهای عربی در طولانی‌مدت، از نوع سلطنت فردی و استبدادی بوده است. در نتیجه، بررسی تاثیر آزادی‌های محدود فردی بر رفاه ذهنی بسیار حائز اهمیت است.مطالعات نشان می‌دهند انتخاب آزادانه و انعکاس صدای مردم تاثیر عمده‌ای بر شادی آنها دارد. مردم در جوامع مبتنی بر دموکراسی شادتر از جوامع مستبد هستند و تاثیر دموکراسی بر شادی در کشورهای دموکراتیک بیشتر است.

ناکامی در ارائه خدمات عمومی باکیفیت و ایجاد شغل در بخش دولتی، استانداردهای زندگی مردم را در کشورهای توسعه‌یافته MENA تحت تاثیر قرار داده است. در دهه اول سال 2000، فرسایش استانداردهای زندگی علاوه بر طبقه فقیر، در طبقه متوسط جامعه نیز احساس شد. با کاهش مطلوبیت نهایی، سیستم یارانه‌ها نتوانست فرسایش استانداردهای زندگی را جبران کند. یارانه‌های غذا و انرژی برای رفاه و آسایش طبقه متوسط، از اهمیت کمتری نسبت به طبقه فقرا و آسیب‌پذیر برخوردار بود. یک تغییر تدریجی در حمایت دولت از نخبگان به یک نگرانی خاص بدل شد. مردم ناامید شدند زیرا نمی‌توانستند با سختکوشی در کار پیشرفت کنند و در موفقیت چند شرکت بزرگ عربی که اغلب شرکت‌های دولتی یا خصوصی بودند سهمی نداشتند. فرسایش در استانداردهای زندگی از طریق درآمد فردی و ارزیابی ذهنی از استانداردهای زندگی با پاسخ به سوال زیر در نظر گرفته شده است: «آیا شما از استاندارد زندگی خود راضی هستید؟». پاسخ به این سوال نشان می‌دهد که چگونه افراد عوامل پولی و غیرپولی را که بر استانداردهای زندگی آنها تاثیر می‌گذارند ارزش‌گذاری می‌کنند. که این عوامل عبارتند از: موسسات محلی، دسترسی به زیرساخت‌ها، خدمات بهداشتی و آموزشی، امنیت و انسجام اجتماعی، ثبات سیاسی و اقتصادی، کیفیت کار، محیط زیست و محیط فرهنگی. پاسخ به این سوال بستگی به دیدگاه خود مردم دارد که استاندارد زندگی را چگونه تعریف می‌کنند.
ادراک فساد و سرمایه‌داری رفاقتی قبل از بهار عربی رو به وخامت بود.رشد بخش خصوصی با وجود سرمایه‌داری رفاقتی متوقف شد.فساد در کشورهای در حال توسعه MENA رشد پیدا کرد و تاثیرات مخربی نه‌تنها بر رشد اقتصادی و بخش خصوصی، بلکه بر رفاه ذهنی افراد داشت. ناامیدی نسبت به نابرابری فرصت در بازار کار و افزایش فساد یا ارتباط با نخبگان در ایجاد شغل باکیفیت خوب تشدید شد. این امر نشان‌دهنده این است که نابرابری بر رضایت زندگی افراد تاثیر جدی می‌گذارد.
بهار عربی در هیچیک از کشورهای عربی به اهداف خود نائل نشد.در بسیاری از این کشورها گردشگری کاهش یافت، سرمایه‌گذاری خارجی و در نتیجه تولید کاهش و تورم افزایش یافت و دولت به دلیل هزینه بالای تامین امنیت مرزها، امکان مالی کمتری برای تامین هزینه خدمات عمومی ارائه‌شده به شهروندانش پیدا کرد.رشد اقتصادی متوسط منطقه به کمتر از نصف رسیده و رشد سرانه تقریباً صفر است. متاسفانه به نظر می‌رسد بهار عربی که عمده‌ترین درخواست آن عدالت و افزایش کیفیت زندگی مردم بود، نه‌تنها به اهداف خود دست پیدا نکرد که کیفیت زندگی را در همه کشورهای منطقه به شدت کاهش داد. میزان نارضایتی مردم در حال حاضر بسیار بیشتر از دوران قبل از وقوع ناآرامی‌ها برآورد می‌شود و در عین حال دولت‌ها قادر نیستند به این نارضایتی‌ها رسیدگی کنند. علاوه بر همه اینها عوامل دیگری مانند کاهش قیمت نفت در سال 2015 که باعث شد بسیاری از کشورهای خلیج‌فارس مجبور شوند از سیاست‌های بازتوزیعی سخاوتمندانه خود و همچنین کمک به همسایگان صرف‌نظر کنند، در کنار بهبود کندتر از حد انتظار اقتصاد جهان، باعث شد ا