‍ ◀️ آخرین سئوال اعضای محترم جمع مدیران نامدار ایران از مهندس محمد حسن عرفانیان بنیانگذار مجتمع فولاد مبارکه

‍ ◀️ آخرین سئوال اعضای محترم جمع مدیران نامدار ایران از مهندس محمد حسن عرفانیان بنیانگذار مجتمع فولاد مبارکه

🔴 جوانها باید چه کنند تا عرفانیان های دیگر در این کشور داشته باشیم؟(قسمت آخر)

رهبر انقلاب واژه ای بکار برده اند که نقادان آنرا نقد دولت و یا تشویق به آشوب و تخلف از قانون تعبیر کرده اند.
اما با تعبیر من در شرایط فعلی برای کمک به دولت این راه حل مناسبی است (شلیک به اختیار).
تجربه من برای ساختن فولاد مبارکه ریشه در همین تعبیر دارد.

ما در آن روزگار، قوانین تسهیل کننده برای ساختن فولاد مبارکه که فرآیند معینی برای شکل گیری آن وجود داشت، نداشتیم. خارجیان با ما قراردادی داشتند که جز با چالش با آن فولاد مبارکه ساخته نمیشد، ولی ساخته شد. چگونه؟ شلیک به اختیار!!!

ساده عرض کنم، مدیران و متخصصین را جمع کردم و گفتم کلمه (نمیشود) را اجازه نمیدهم کسی بگوید. هر کسی میخواهد بگوید قبلش استعفا بدهد و من استعفای اورا پذیرا هستم.
هرکسی برای انجام کارش هر اختیاری خواست که من میتوانم تفویض کردم (حراست و انجمن اسلامی که شامل همه پرسنل بود و نه 4 نفر مدعی اسلام) ناظر کردم تا اگر سوءاستفاده کردند به من خبر دهند.
آنچه در اختیارم نبود، طرح گرفتن اختیار از ارگان ذیربط را در پیش گرفتم (مجلس، دولت، شورای اقتصاد، سازمان برنامه، اداره کار، وزارت معادن و فلزات، شرکت ملی فولاد، وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت اقتصاد و دارائی و غیره...) برخی با مصوبه، برخی با صورتجلسه و برخی با هم آهنگی.
در هیچ شرایطی از فرآیند فنی اجرائی پروژه عقب نشینی نکردم و ساختار حکومت را وادار کردم بدان احترام گذارد و صد البته دوست و دشمن سیاسی و اقتصادی زیادی پیدا کردم اما پروژه تمام شد و من 8 سال دادگاهی رفتم که ساختار معیوب تشکیل داده بود و مرا که در سکوی قهرمانی اتمام و در حال بهره برداری از پروژه و موجب افتخار و سرآمدی صنایع مملکت شده بود و هنوز هم هست در این دادگاه پاسخ 13 سال عمل صالح را دادم و خوشبختانه تبرئه شدم.
یعنی چالش با ساختار حکومت را در دادگاه پاسخ دادم و نه در اجرای پروژه. این یعنی شلیک به اختیار .
این یعنی محاکمه ساختار و حاکم شدن در این محاکمه


مثالی دیگر برای جوانان:
شما گروهی شنا بلد در دریا گرفتار طوفان می شوید. یک کشتی شما را جمع ولی در میان طوفان لنگر میاندازد. تا طوفان بخوابد و کشتی به ساحل نجات حرکت کند و یا شما وقتی طوفان خوابید از کشتی خارج و شنا کنان به ساحل نجات آئید.
کشور طوفان زده است، دچار تحریم است، رکود تورمی داریم، دولت کشتی یارانه ای ساخته و هفتاد و چند میلیون ملت ایران را در آن نشانده و منتظر است طوفان برجام بخوابد و سرمایه ها سرازیر شود تا شما جوانان داوطلب از کشتی خارج و بر کشتی سرمایه خارجی سوار شوید.
رهبر میگوید: این راه نجات نیست مگر تو ای جوان، شنا و کار بلد نیستی؟ پس از کشتی یارانه پیاده شو و ریسک شنا تا ساحل را بپذیر و به دولت ثابت کن که این کشتی نجات دهنده من و تو نیست.
به عبارت دیگر کشتی او را سبک کن تا لااقل خودش را جمع کند. این یعنی شلیک به اختیار.
اختیار بدون آگاهی و مسئولیت بی معنی است. اگر مسئولیت پذیر نیستی و آگاهی نداری پس اختیار نداری و شلیک فقط تو را میکشد ولی اگر داری بسم الله.
چند توصیه برای شرایط موجود مملکت به جوانان:
1- سعی کنید در شهر خود و روستای خود با هر درجه از تحصیل کار پدری را ادامه دهید چرا که در آن حتمأ شما تجربه دارید و پدر واطرافیان به شما اعتبار و اختیار میدهد و سواد باعث می شود که آن کار با تکنولوژی بالاتر و بهره وری بیشتر انجام گیرد.
2- تا آنجا که ممکن است، از دولت و گیر کردن در قوانین دولت، مجوزها، بانکها و غیره..فرار کنید. زیرا بروکراسی و فساد شما را در زندان خود اسیر و آلوده خواهد کرد.
3- از کارمند شدن فرار کنید. کس خود باشید، نه کس دولت یا تاجر و یا سرمایه دار. هیچکدام در این شرایط برای شما کاری نخواهد کرد. چون آنها از تورم و رکود سود میبرند یعنی از گرسنگی و بیکاری شما
4- سختی راه و کار را شجاعانه ( آگاهانه و با قبول مسئولیت و نه جسورانه) بپذیرید که : ان مع العصر یسرا ( حتما در سختی آسانی پیدا خواهد شد) /محمد حسن عرفانیان 1396/4/4
برای طرح پرسشهای خود از مدیران نامدار ایران و کسب تجربه از آنها به ما بپیوندید
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers