‍ 🔴 احداث مجتمع فولاد مبارکه تا زمان بهره برداری چقدر طول کشید و در طول این زمان با چه چالشهایی روبرو بودید؟

‍ 🔴 احداث مجتمع فولاد مبارکه تا زمان بهره برداری چقدر طول کشید و در طول این زمان با چه چالشهایی روبرو بودید؟(قسمت اول)

وقتی مجتمع فولاد مبارکه را صنعت بنامبم، از ظرفیت کوچکی از آن استفاده کرده ایم. آهن یک موجود کائناتی است. فلزی است که خارج از منظومه شمسی آمده است و زمین را سخت و جامد نموده است و بدان حیاط بخشیده است. در دنیای صنعتی از آن به عنوان ابزار صنعتی شدن و تعادل در رشد اقتصادی استفاده کرده اند. در قرآن از آن به عنوان ابزار اقامه قسط نام برده شده است.
شدت اثر وضعی در کاربرد صنعتی آهن باعث گردیده که به آن صنعت مادر گویند.
با این نگاه آغاز تفکر صنعت فولاد در ایران به زمان امیرکبیر که رحمت خدا بر اوباد، برمیگردد. ولی نه تنها او موفق نمی شود بلکه رضا شاه هم به علت تداخل با جنگ جهانی موفق نمیشود.
چنانکه گفته شد محمدرضا شاه پس از سال 41 یکباردیگر تصمیم میگیرد ولی اروپا به او جواب رد میدهد و از روسها جواب مثبت دریافت میکند. نتیجه این توافق ایجاد ذوب آهن اصفهان است.
لاکن غرب پس از سا ل 1350 و دقیقاً سال 53 به ایران پاسخ مثبت میدهد. لهذا ایده ای که فولاد مبارکه امروز شده است جرقه اش مربوط به سال 1353 است. لاکن به دلایلی که در سؤال قبل بیان شد. در مورد فولاد مبارکه اتفاقی تا سال 1360 جز بستن قرارداد با شرکت ایتالیم پیانتی نمی افتد. آن قرارداد هم ناقص بوده است و بخشی از قسمتهای مهم مثل احیاء مستقیم و قطعات یدکی و دانش بهره برداری تعمیرگاه مرکزی، تصفیه خانه ها و خنک کننده و پرداخت اسلب و قرارداد نصب و انسجام پلنت در سالهای 60-63 اتفاق می افتد.
لهذا میتوان نتیجه گرفت که زحمات کشیده شده تا قبل از سال60 در طول اتفاقات مستهلک یافته است و جزجنبه تاریخی ارزش دیگری ندارد.
بدین ترتیب میتوان گفت آغاز پروژه 16/10/60 و راه اندازی پروژه 23/10/70 بوده است.
دو نکته مهم قابل ذکر است:
1-طبیعت ساخت بخصوص صنعت دارای سه دوره ساخت، راه اندازی و بهره برداری است که در ایران به دو دوره ساخت و بهره برداری اکتفا شده است و این نقیصه بزرگ باعث چالشهای فراوان مجریان، قانون گذاران، تأمین کنندگان سرمایه و بدتر از همه عقیم ماندن سرمایه گردیده است. دوران راه اندازی سخترین و پر چالشترین و پرهزینه ترین و وقتگیرترین زمان است و گم کردن این زمان در برنامه نمیتواند هیچ نتیجه مفیدی جز ضرر و نابود کردن سرمایه داشته باشد.
دوره راه اندازی صنعتی مثل فولاد مبارکه برابر آنچه در قرارداد با صاحب دانش بسته شد حدود چهارسال است.
فولاد مبارکه که دارای 32 کارخانه مستقل قراردادی است ولی در بهره برداری یکپارچه است. چنانکه یکی کار نکند، محصول به نام ورق که فولاد مبارکه بدان نام گذاری شده است، ندارد.
با توجه به آنچه گفته شد، تصمیم گرفته شد کارخانه بصورت لکه ای و برحسب نیاز راه اندازی شود و لذا در سال 69 برق، آب، گاز، اکسیژن، مخابرات، تکمیل نورد گرم، راه اندازی شد و سپس یک کوره و یک ریخته گری به عنوان اولین واحد صاحب محصول میانی در تاریخ فوق راه اندازی و عملاً راه اندازی فولاد مبارکه آغاز گردید و سایر کارخانه جات از جمله انباشت و برداشت، گندله سازی، احیاء، تعداد 7 کوره و سه ریخته گری دیگر، اسلب کولینگ، نورد گرم، نورد سرد و خط قلع اندود تا سال 73 راه اندازی و بدین ترتیب وارد بهره برداری براساس روند چهارساله گردید و در سال 77 از ظرفیت اسمی عبور کرد.
چالشهای این صنعت بسیار فراوان است که به برخی از موارد بسنده می نماید.
1-فضای حاکم بر مملکت یک فضای جنگی بود. در این فضا برحسب فرمان امام (ره) همه مردم بسیج برای دادن جان و مال شده بودند. فکر کردن به پروژه ای عظیم با این عظمت برای هیچکس عمل صالح محسوب نمیشد. حتی برای پرسنل متعهد داخل مجتمع همه دنبال آن بودند که خودشان به همراه امکانی که در مجتمع هست برای دفاع از مملکت بطرف مرزها هجوم آورند. همه مجتمع را دوران استراحت از جنگ برگشته می دانستند. مسائل جنگ مهم و مسائل ساختن مجتمع مهم نبود. مهم اخراج طاغوتیان بود. مهم توزیع ابزار و امکانات و جایگاه های در دست متعهدین بود. مهم این بود که چه افرادی حق دارند خارج بروند.کمیته هایی از کجا آورده اید، پاکسازی، گزینش، حراست، انجمن اسلامی بسیار فعال بود. به دلیل ادغام سه پروژه بارکو (نوردها)، فولاد بندر عباس (مبارکه امروز) و فولاد اصفهان (قرارداد BSC) به یک پروژه تحت عنوان مجری طرح فولاد مبارکه مجتمع از سه انجمن اسلامی، سه ساختار سازمان سه طبقه بندی حقوقی و سه فرهنگ متفاوت برخوردار بود.(ادامه دارد) /محمد حسن عرفانیان 1396/3/22
برای طرح