?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅ روز قشنگ آزادی. ✍️دکتر محسن رنانی. 📌تلخیص: مجمع فعالان اقتصادی
✅ روز قشنگ آزادی
✍️دکتر محسن رنانی
📌تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی
اکنون که نوشتن این متن را آغاز کردهام شهرآورد استقلال و پرسپولیس در دهم اسفند ۱۳۹۶ است و من در گوشهای از ورزشگاه نشستهام و با چشمانی خیس این متن را مینویسم. من امروز یکی از اعجاببرانگیزترین پدیدهها یعنی فوتبال را برای اولین بار از نزدیک میبینم.من محو این حماسهی انسانیام که ۹۰ دقیقه جریان دارد.چه عطشی، چه موجی از انرژی، چه شوری و کلاس درسی است اینجا. میاندیشم که چه ظرفیت آموزشی عظیمی دارد این فوتبال. چه ظرفیتی برای تمرین نظم، هماهنگی و تولید همبستگی اجتماعی.
من جمعیت ۸۰ تا ۹۰ هزار نفری ورزشگاه آزادی را که دیدم دریافتم که بسیاری از راهپیماییهایی که در انقلاب و پس از انقلاب، به آنها راهپیمایی میلیونی میگفتهایم میلیونی نبودهاند.اگر جمعیتی که در جایگاه تماشاچیان در ورزشگاه آزادی به فاصله نیممتر از هم نشستهاند را در خیابانی مانند آزادی جمعشان کنیم و به فاصل یک متر از هم بایستند، نصف فاصله میدان آزادی تا میدان انقلاب را پر میکنند. (خیابان آزادی حدود ۴۵ متر عرض دارد که اگر هفت متر آن را به عنوان جدول و جوی آب و باغچه کم کنیم، ۳۸ متر خالص میماند. طول خیابان آزادی هم حدود ۴۵۰۰ متر است. حدودا ۱۷۰ هزار متر مربع خالص خیابان آزادی است که نصف آن میشود ۸۵ هزار متر یا ۸۵ هزار نفر یعنی معادل جمعیت تماشاچیان ورزشگاه آزادی)خدا را شکر، کمکم داریم حساب و کتاب یاد میگیریم و با سواد میشویم. این هجوم جوانان به دانشگاهها در سالهای پس از انقلاب خیلی هم بیفایده نبوده است!
اولین بار است که در زندگیام یک بازی فوتبال را به طور مستقیم در ورزشگاه میبینم سلمان دانشجوی دکتری اقتصاد است. او قرار است با راهنمایی من رسالهاش را در حوزه توسعه بنویسد .سلمان گرفتار یک بیماری ژنتیک نادر است که شبکیه چشم را تخریب میکند و به مرور بینایی فرد کم می شود تا نهایتا کاملاً نابینا شود. چند هفته پیش گفت استاد آرزو دارم که پیش از آن که کاملاً نابینا شوم یک بار مسابقه استقلال و پرسپولیس را از نزدیک در ورزشگاه آزادی ببینم. گفتم سلمان بلیط میگیرم و با هم میرویم. و چنین شد که از صدقهی سر سلمان، من هم امروز برای نخستین بار به ورزشگاه آزادی آمدم.
پیش از ورود به ورزشگاه با سلمان قرار گذاشتیم که فحشهایی که به گوشمان میخورد را بشماریم.در طول مسابقه شاید یکی دو مورد فحاشی انفرادی شنیدیم. حتی وقتی پس از مسابقه از ورزشگاه خارج میشدیم، در مسیر خروج با آن که جمعیت سرخپوش و آبی پوش شانه به شانه هم حرکت میکردند فضا بسیار متین بود هیچ کس نه نیشخندی کرد و کلام زشتی گفت. سرخپوش ها مغموم بودند اما آرام، و آبی پوش ها شادمان بودند اما متین.من امروز ورزشگاه آزادی را بداخلاقتر از خیابانهای شهرها نیافتم. اگر میشود به زنانمان اجازه دهیم که به خیابانها بروند و خرید کنند و رانندگی کنند، میشود به آنها اجازه داد که به ورزشگاه هم بروند.
البته یکی دوبار در طول مسابقه، مثلا وقتی که در دقیقه ۵۳ داور سومین کارت زرد را به بازیکنان استقلال داد، یک بلوک از تماشاچیان استقلال که به گمانم حدود بیست هزار نفر می شدند یکپارچه شعاری موزون که حاوی فحش کافدار بود به داور دادند؛ ولی این شعار، آنقدر موزون و هماهنگ بود که شما اصلا احساس نمیکردی که حاوی فحش رکیک است! و البته نظم بینظیر و هارمونی عجیب در فحاشی جمعی برای خودش جذاب و قابل مطالعه است. گویی یک روح جمعی یکباره در آنها فعال میشود و آنها را فرماندهی میکند و دستورات واحدی به آنها میدهد و شعار واحدی برای آنها تولید میکند. من در این رفتار (فحاشی موزون جمعی) هزاران آدم با اخلاق دوست داشتنی را میدیدم که جدا جدا انسانهای شریفی هستند اما یک روح جمعی بداخلاق ناگهان در آنها حلول میکند و آنها را هدایت میکند.این همان روح جمعی است که به گمانم همواره در فرهنگ ما بوده است و البته در دهههای اخیر ما ایرانیان را بیشتر در کام خود کشیده است. چه شریفیم ما ایرانیان وقتی تنهاییم اما وقتی تعدادمان فراوان میشود آرام آرام یک روح خشن در ما حلول میکند. این همان روحی است که چهل سال است ما را وا میدارد که به همهی جهان فحش بدهیم و برای همهی آنان که دوستشان نداریم آرزوی مرگ کنیم. من میان فحاشی هارمونیک جمعی که امروز در ورزشگاه آزادی دیدم با شعارهای مرگ بر این و آنی که سالهاست در راهپماییها سر میدهیم تفاوتی نمیبینم؛بنابراین در بروز این الگوهای رفتاری، مردم عادی را مقصر نمیدانم بلکه هدایتگران عمومی را مقصر میدانم. به گمان من وجود فحاشی هارمونیک جمعی، چه در سیاست و چه در ورزش، ناشی از بیتوجهی یا