سیاست‌گذار و کرونا: سناریوهای اول، دوم و فراتر از آن

سیاست‌گذار و کرونا: سناریوهای اول، دوم و فراتر از آن

سیاست‌گذار و کرونا: سناریوهای اول، دوم و فراتر از آن

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

⭕️ هشدار: این متن هیچ توصیه‌ای ندارد، فقط برای باز کردن فضای اندیشیدن درباره شرایط امروز جامعه و سیاست‌گذار است.⭕️

سناریوی اول. سیاست‌گذار همه جا را تعطیل کند و سختگیرانه زنجیره انتقال ویروس را قطع کند؛ و خطر عواقب اقتصادی ناشی از تعطیلی را بپذیرد. (حداکثر فاصله‌گذاری)

سناریوی دوم. سیاست‌گذار اجازه دهد برخی فعالیت‌های اقتصادی انجام شود، برخی فعالیت‌ها تعطیل شود، و خطر انتقال ویروس و گسترش بیماری را بپذیرد.

✅ سناریوهای دیگری حتماً هست که بینابین این دو هستند و می‌شود به آن‌ها فکر کرد.

سؤال اول: آیا دولت می‌تواند سناریوی اول را اجرا کند؟ چالش‌های این سناریو ظاهراً به شرح زیر است:

🔹آیا دولت، تحت شرایط تحریم، رکود و رشد اقتصادی منفی و کاهش قیمت نفت، منابع لازم برای تأمین مایحتاج میلیون‌ها نفر را به مدت یک ماه یا بیشتر دارد؟

🔹آیا نهادهای بزرگ اقتصادی بیرون از دولت (ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، بنیادهای متعدد با فعالیت‌های اقتصادی و ...) حاضرند در تأمین هزینه‌های اعمال قرنطینه مشارکت کنند؟

🔹آیا دولت حتی به شرط تأمین منابع مالی، آیا قادر است افراد افراد آسیب‌دیده از کرونا را به کمک بانک‌های اطلاعاتی کافی شناسایی کند؟

🔹آیا اعمال قرنطینه کامل (به شرط تأمین مالی و شناسایی آسیب‌دیدگان) به مدت طولانی تضمینی برای ریشه‌کنی بیماری یا کنترل آن در حد عادی شدن زندگی (چیزی شبیه آنفولانزای فصلی) است؟

🔹اگر دولت قادر به تأمین مالی قرنطینه‌شدگان اقشار ضعیف اقتصادی نباشد، آقا قرنطینه به معنای اعمال گرسنگی بر اقشار ضعیف، احتمال بروز اعتراضات شدید و بی‌ثباتی سیاسی و عواقب آن نظیر بروز خشونت و مرگ و میر ناشی از آن نیست؟

✅ به عبارتی، صورت تلخ و ناخوشایند «اعمال قرنطینه بدون تأمین مالی قرنطینه‌شدگان ضعیف» تن دادن به احتمال بی‌ثباتی سیاسی و مرگ ناشی از خشونت است. این همان مرگ نوع اول است.

سؤال دوم: آیا دولت می‌تواند از قرنطینه کامل عبور کند، فعالیت برخی مشاغل را آزاد بگذارد، خطر بالا رفتن نرخ ابتلا به کرونا را بپذیرد اما از عواقب تعمیق و تشدید بحران اقتصادی خودداری کند؟ چالش‌های این سناریو هم ظاهراً به شرح زیر است:

🔹برخی مشاغل نه به دلیل دستور دولت برای تعطیلی، بلکه به دلیل ترس مردم و استفاده نکردن از کالا و خدمات‌شان، وضع بحرانی دارند (نظیر رستوران‌ها، شیرینی‌فروشی‌ها و ...). کسب‌وکار این گروه با پایان دادن به تعطیلات و قرنطینه هم راه نمی‌افتد. بنابراین بحران اقتصادی ناشی از قرنطینه و تعطیلی کماکان تداوم خواهد داشت.

🔹اجازه دادن به شکستن قرنطینه، خطر ابتلا به بیماری را افزایش داده، فشار بر مراکز درمانی را افزایش می‌دهد. خطر شکست نظام درمان زیر بار افزایش بیماران وجود دارد.

🔹نشکستن زنجیره انتقال ویروس بر اثر شکستن قرنطینه، و شکست نظام درمان، احتمال مرگ و میر را افزایش می‌دهد.

🔹بحران اقتصادی بر اثر طولانی‌تر شدن زمان شیوع بیماری، زمان بیشتری طول خواهد کشید.

✅ ظاهراً در این سناریو، گروهی کماکان بر اثر رکود در کسب‌وکارها، به بحران اقتصادی و وجه شدید آن یعنی گرسنگی و عواقب‌اش دچار می‌شوند. فشار بر مراکز درمانی بیشتر می‌شود و احتمال شکست آن‌ها وجود دارد، و طولانی‌شدن زمان بحران، عواقب اقتصادی آن‌را شدیدتر می‌کند. مرگ‌های نوع دوم، یعنی مرگ بر اثر گسترش بیماری و شکست نظام درمان، به علاوه بحران اقتصادی منجر به گرسنگی، رخ می‌دهد. تعمیق بحران اقتصادی و افزایش مرگ و میر، به علاوه تنش‌های عصبی ناشی از شدت گرفتن شیوع بیماری، احتمال بی‌ثباتی را افزایش می‌دهد.

✅ به نظر می‌رسد سیاست‌گذار در هر دو سناریو در نهایت با خطر افزایش مرگ و میر (بر اثر بروز خشونت‌های احتمالی و شیوع بیماری و شکست نظام درمان، منجر به مرگ) و عواقب اجتماعی، سیاسی و امنیتی ناشی از آن مواجه است.

☑️⭕️ سؤالات مهم

✅ سناریوهای دیگر چیست؟ به نظر می‌رسد سناریوهای دیگر از دل پاسخ به سؤالات زیر بیرون می‌آیند.

سؤالات در لینک زیر: 👇👇👇
https://vrgl.ir/fMOz2

سرنوشت جمعی و مرگ و زندگی بسیاری از ما در گرو پاسخ این سؤالات است.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad