⛔️ تنبیه نجابت

⛔️ تنبیه نجابت

✍ #بهزاد_مهکی( دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه)


🔺در ماه‌های کنونی بارها با این سوال مواجه شده ایم: "چرا برخی #زلزله‌زدگان_کرمانشاه، برخوردهای غیرصادقانه‌ای دارند و نیازهایی را مطرح می‌کنند که چندان واقعی نیست."

🔺براساس مشاهدات و تجربیات یک سال حضور در منطقه و در راستای شفاف‌سازی، ثبت در حافظه‌ی مکتوب و برای پیشگیری از تکرار خطاهای سهمگین در کمک‌رسانی، چند نکته را در این مورد بیان می‌کنم:

1⃣ به عنوان کسی که در روزهای اول از بیش از صد روستای منطقه بازدید کرده و برخورد مردم نیازمند اما کم‌توقع #سرپل_ذهاب و #ثلاث_باباجانی را دیده‌ام، می‌گویم شیوه‌ی تعامل و درخواست زلزله‌زدگان در آن روزها با آن‌چه امروز منعکس می‌شود تفاوت داشت.

بسیاری از زلزله‌زدگان با عزت نفس و مناعت طبع ستودنی از دریافت کمک غیرضروری خودداری می‌کردند و می‌خواستند که آن را به افراد نیازمندتر برسانیم.

2⃣ در همان روزهای اول، امدادگر پیشکسوتی از تهران در جلسه هماهنگی کمک به زلزله‌زدگان جمله‌ای با این مضمون گفت که گذشتن از آن دور از انصاف است: "در تمام زلزله های پرخسارت نیم قرن اخیر ایران برای کمک حاضر بوده‌ام و زیبایی‌های زیادی دیده‌ام اما زیباترین لحظات را در این زلزله تجربه کردم و آن قدرشناسی ستودنی در قالب کاروان‌ها و تیم‌های پراحساس استقبال از امدادگران بود."

3⃣ در تمام یک سال پس از زلزله، به دلیل عدم وجود ساختار مناسب، نیازسنجی، تامین و توزیع کمک‌ها اختلال اساسی داشت.

اگر از اشکالات مربوط به مراحل نیازسنجی و تامین کمک -که منجر به اتلاف و پرتی منابع، آسیب دلخراش به محیط زیست منطقه و افزایش غیرضروری هزینه‌ها، ترافیک سرسام‌آور و ... شد- بگذریم نمی‌توان مشکلات مرحله‌ی توزیع و خسارات ناشی از آن را نادیده گرفت.

4⃣ دردمندانه باید گفت حتی اگر اقلامی براساس نیازسنجی درست و با کمترین هزینه و بهترین شیوه تامین می‌شد به دلیل عدم صرف وقت و دقت کافی، تعجیل غیرضروری و همچنین عدم آگاهی از وضعیت زلزله‌زدگان، به گونه‌ای توزیع می‌شد که به دست نیازمند واقعی -که نجیبانه و با عمل به رویه‌ی رایج در پیشینه‌ی تاریخی و اجتماعی خود، در گوشه منزل نشسته بود یا داغدار عزیزان از دست رفته‌اش بود- نمی‌رسید و تنها نصیب اندک کسانی می‌شد که عزت نفس خود را به حراج می‌گذاشتند، از خودروهای امدادی بالا می‌رفتند و به لطایف‌الحیل دنبال دریافت کمک‌ها بودند.

5⃣ بگذریم از مدیران دولتی یا برخی حضرات دوربینی که اولویتشان گرفتن و انتشار چند عکس و فیلم از لحظات توزیع کمک‌ها بود.

6⃣ کرامت انسانی زلزله‌زدگان خیلی کم مورد توجه قرار می‌گرفت و مکرر شاهد پرت کردن اقلام کمکی از خودروهای امدادی بین جمعیت و در نتیجه جدال و تنازع برای قاپیدن کمک‌ها بودیم.

7⃣ به دلیل شیوه‌ی نامناسب توزیع، هر کس که با ادب، متانت، نجابت و بزرگ‌منشی، برخورد می‌کرد و عزت نفس خود را بر هر چیزی ارجح می‌دانست، دستش از همه چیز کوتاه می‌ماند.

8⃣ اندک اندک و با گذشت ما‌ه‌ها و هفته‌ها، همه به این نتیجه رسیدند که اگر نجیب و صادق باشند به کمترین کمک و حتی حقوق قانونی خود هم نمی‌رسند.

در گذر زمان برای بخشی از مردمی که سال‌ها بدون زلزله هم شرایطی بدتر از زلزله‌زده‌ داشتند، دروغ، بداخلاقی و فریب‌کاری‌، تبدیل به هنجار و رویه‌ی توجیه‌پذیر و عقل‌پسند و اساسا تنها راه برای دریافت کمک شد.

9⃣ این نکته تنها محدود به ماجرای زلزله نیست.

روال خیلی از امور اداری ما، ارباب رجوع را مجبور به انتخاب بین تن دادن به خواری، بداخلاقی و فساد برای انجام کار و حل مشکل یا حفظ آزادگی و اخلاق به قیمت دردسرهای زمانبر و اختلال جدی در انجام کار می‌کند.

اساساً ساختار اداری، اقتصادی و اجتماعی ما تنبیه‌گر نجابت و با کمال تاسف تشویق‌گر وقاحت است.

🔟 دردمندانه باید گفت خسارت‌بارتر از زلزله، لطمه به نجابت، عزت نفس و مناعت طبع تاریخی مردمان جغرافیای کرمانشاه است.

🔺 امروز سخن یکی از دوستان دوراندیش در همان روزهای اول پس از زلزله را عمیقا لمس می‌کنم: "با این شیوه‌ی کمک‌رسانی، کاش هیچ کمکی به منطقه نرسد" و "عزت نفس و غنای درونی این مردم از هر چیزی مهم‌تر است و روال نادرست کمک‌رسانی نابودی آن را هدف گرفته است."

🔺 کاش در کنار خیرخواهی و حس نوع دوستی، به کرامت انسانی و پیامدهای بلندمدت اجتماعی شیوه‌‌ی کمک‌رسانی هم بیاندیشیم.

کاش در بررسی ریشه‌های هر پدیده‌ی اجتماعی در حد امکان نگاهی عمیق و چندوجهی داشته‌باشیم.

کاش بیاندیشیم چه شد که بخشی از مردمی که سال‌ها جنگ، محرومیت، فقر و تبعیض را تحمل کرده و غرور خود را ‌فدای هیچ چیز نکرده‌اند امروز تنها چاره رسیدن به اندک نان و نوا را درخواست و خواهش از دیگران می دانند.

http://telegram.me/Iranianspa