⭕️سرمقاله روزنامه.. 💠 دکتر محمدی. رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران👇👇

⭕️سرمقاله روزنامه #وقایع_استان

💠 دکتر محمدی
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران👇👇

⭕️خرید و فروش کودکان؛ حراج انسانیت‼️

🔹قریب به سه دهه از آغاز دوران گذار جامعه سنتی ایران و نواخته شدن آهنگ مدرنیته بهمراه تحولات ساختاری در ریشه های بنیادین فرایندهای اجتماعی می گذرد اما امروز سایه شوم فقر، بیکاری و آسیبهای اجتماعی بیش از هر دستاورد صنعتی و اقتصادی بر گرده مردم احساس می شود.
🔹 اعتیاد، طلاق، دختران فرار، کودکان کار، تکدی گری، ... و ناهنجاریهای اجتماعی، نه تنها در این مدت کنترل و حذف نشده اند که با افزایش نگران کننده ای نیز همراه بوده اند. علاوه بر اینها با گسترش مهاجرتها به سمت کلانشهرها و بسط حاشیه نشینی، جامعه را با حجم وسیعی از آسیبهای جدید در شهرهای بزرگ مواجه کرده است که رشد تکدی گری، فحشاء و امروز فاجعه ای انسانی بنام خرید و فروش کودکان، که انسانیت را در پای دیوارهای بلند فقر و فاصله طبقاتی به صلیب کشیده است، از محصولات بارز آن هستند.
🔹بسی دشوار و سخت است باور کردن و سخن راندن پیرامون واقعیتی که فروش کودکان و نوزادان در دومین صادر کننده نفت اوپک را تبیین می کند! سایه فقر و ناتوانی در تامین معیشت خانواده در حدود ۶۰ درصد جمعیت کشور امروزه براحتی قابل لمس است. تبعیض و نابرابری در توزیع فرصتها و منابع ثروت در جامعه در کنار سوء مدیریت خدمات اجتماعی، خانواده های مستقر در دهک های پائین جامعه را در تنگناهای شدیدی برای تامین حداقل های ممکن در یک زندگی زیر خط فقر قرار داده است. از طرفی شیوع و رشد آسیبهای مخربی چون اعتیاد و بیکاری سرپرستان خانواده ها، شرایط برخی خانواده های ضعیف را برای تن دادن به هر فعل غیراخلاقی، نه از روی هوس و خوشگذرانی بلکه باهدف تامین ابتدایی ترین نیازهای خود و فرزندان شان، تسهیل نموده است.
🔹این پدیده شاید بحرانی ترین آسیب حوزه اخلاق جامعه است که یک معیار مقدس اخلاقی یعنی انسانیت را در بازارهای فقر و مدنیت ذبح نموده است.
🔹با ورود اعتیاد و فحشاء و گسترش حاشیه نشینی در جامعه شهری ایران بویژه در شهرهای صنعتی و بزرگ، ایده خرید و فروش نوزادان در میان شهروندان ناتوان قوت گرفت تا جاییکه امروزه حتی آگهی فروش نوزادان و کودکان را هم می توان در آگهی نامه های شهری ملاحظه کرد.
♦️نوزاد فروشی امروزه برای برخی افرادسود جو و نیز برخی متجاهر به ناهنجاریهای اجتماعی محل ارتزاق و درآمد محسوب می شود. این پدیده ناظر بر والدینی است که خودشان رشد یافتگان نسل دوم کودکان کار در دودهه گذشته هستند است که هرگز به حس تعلق پذیری نسبت به ارزشهای جامعه دست نیافته اند. این کودکان کار سابق انسان‌های عادی جامعه امروزی نیستند بلکه اینان پدران ومادرانی هستند که وجودشان مملو از کاستی ها و خلاء های عاطفی دوران رشد و کار اجباری است، بنابراین همواره ذهنیتی منفی ناشی از خاطرات تلخ و آسیب‌های گذشته را باخود حمل می کنند که در پیوند با فقر و تنگدستی و ناکامی در تامین نیازهای اولیه زندگی تسلیم هر فعل غیر انسانی می شوند و اگر به فقر و بیکاری پدیده هایی چون اعتیاد و فحشاء هم اضافه شود، کودک فروشی برایشان یک عمل طبیعی و قابل دفاع تلقی می شود. فقدان یک شرایط حداقلی برای امرار معاش و گذران زندگی بسیاری از این خانواده ها را به سمت تکدی گری سوق داده است که خود بعنوان یک پدیده شوم و ناهنجاری اجتماعی بر سر شهرهای بزرگ سایه افکنده است. کودک فروشی می تواند به عنوان یکی از محصولات مشخص تکدی گری هم تعریف شود.
♦️اوج این فاجعه آنجایی رقم می خورد که برخی افراد که دراصل صاحبان بنگاههای مافیایی کودکان کار محسوب می شوند برای رسیدن به منافع و مطامع مالی خود براساس قوانین نانوشته بازار خرید و فروش کودکان، پیش از تولد وحتی پیش از بارداری پیش پرداخت تولید یک بچه را به خانواده های آسیب دیده و فقیر پرداخت می کنند و این مادران یک روزه! پس از تحمل هوشمندانه دوره بارداری نوزاد فروخته شده را به دنیا می‌آورند. به رغم این موارد اما بسیارند خانواده‌هایی که فی نفسه تمایلی به فروش فرزندشان ندارند، اما تحت فشار فقر و بیکاری تسلیم این پدیده شوم غیرانسانی می شوند.
با کنکاشی ساده در سه دهه قبل می توان به ریشه های اختاپوسی سوء مدیریت در سیستم مدیریت خدمات اجتماعی و شهری رسید که سالهاست بدون هیچ تغییری بر تداوم روند واسلوب پوسیده و ناکارآمد خود اصرار می ورزد. سیستمی که از ساماندهی شهروندان آسیب دیده خود غافل است
فروش نوزادان می‌تواند ریشه در نوع نگاه و نگرش قانونگذاران جامعه داشته باشد. مثلا قوانینی که در ارتباط با ازدواج با فرزندخوانده وضع شد، به منزلت زنان ضربه زد. به طبع نتایج چنین قوانینی در دراز مدت می تواند در تقوی