farsnews. com. خروج نیروهای آمریکا از سوریه؛ تاکتیک، یا استراتژی؟!.۱۸-۲۳ minutes

farsnews.com
خروج نیروهای آمریکا از سوریه؛ تاکتیک، یا استراتژی؟!
18-23 minutes
یادداشت میهمان؛ خروج نیروهای آمریکا از سوریه؛ تاکتیک، یا استراتژی؟!

هرچند در یک کلام می‌توان گفت که تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نه عقب نشینی است و نه راهبردی اما، در عین حال این امر، از اهمیت و اثرگذاری خاصی برخوردار است.
خروج نیروهای آمریکا از سوریه؛ تاکتیک، یا استراتژی؟!

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس - علیرضا اکبری: تصمیم ترامپ برای خارج ساختن ارتش امریکا از نقاط بحرانی خاورمیانه، بیش‌ از آنکه حیرت ایجاد کند، سوال برانگیز است!
هرچند در یک کلام می‌توان گفت که؛ «این، نه عقب نشینی است و نه راهبردی»، اما، در عین حال این امر، از اهمیت و اثرگذاری خاصی برخوردار است.
سه سوال محوری، پیرامون این "مساله"، باید پاسخ داده شود:
سوال نخست؛ «ماهیت تصمیم ترامپ، چیست؟» - این تصمیم، چه نسبتی با ساختارهای حاکمیتی و سنت‌های استراتژیک آمریکا دارد؟
سوال دوم؛ «آثار و عواقب خروج نیروهای امریکا، بر مناسبات و ترتیبات امنیتی منطقه (بلکه جهانی)، چه خواهد بود؟»
سوال سوم؛ «چالش‌ها و یا فرصت‌های ناشی از این جابجایی/خروج، برای منافع امنیت‌ ملی ایران (بلکه منطقه)، چه خواهد بود؟

راجع به سوال اول، "ماهیت تصمیم ترامپ"؛ بطور فشرده، روش‌جاری یا سنت عرفی برای اتخاذ تصمیمات مهم استراتژیک، در ایالات متحده، بر اساس «طی فرایند تصمیم سازی، و مشورت با پنج حلقه مشورتی، ساختاری، و متحدان» است.

* حلقه نخست؛ تیم امنیت ملی رییس جمهور در کاخ سفید.
* حلقه دوم، شورای سیاست خارجی و امنیت ملی مرکب از مقامات عالیرتبه نظامی، دفاعی، امنیتی و سیاست خارجی کشور،
* حلقه سوم، ترکیبی از مقامات و مسئولان و روسای دستگاههای سیاسی نظامی دفاعی امنیتی (اقتصادی و افکارسنجی) دولت و روسا و کمیته‌های مربوطه در سنا و مجلس نمایندگان،
* حلقه چهارم، سران کشورهای متحد آمریکا، / و-یا سازمانهای فرا ملی، در حوزه یا مساله‌ای که آن "تصمیم استراتژیک" خاص، و اقدامات منبعث از آن، به حوزه منافع مشترک فیمابین، یا مسئولیتهای ناشی از معاهدات فیمابین، مربوط گردد.
و، بالاخره،
* حلقه پنجم، حلقه لابی های پرنفوذ، أعم از لابی‌های استیت، یا لابی‌های بنگاههای جهانی و چند‌ملیتی، (در موارد خاص) است.
در مورد تصمیم ناگهانی خروج نیروهای امریکایی از سوریه، و افغانستان، همه شواهد و قرائن حاکی از آنست که، "این تصمیم، خارج از قواعد عرفی و روشِ‌جاری موجود در ایالات متحده، اتخاذ شده است». یک تصمیم بزرگ، توسط شخص رئیس جمهور. (رئیس جمهوری که فاقد سوابق سیاسی،امنیتی،استراتژیک بوده است!)
هر چند که وزیر دفاع، در آخرین روزهای مسئولیت‌اش، فرمان خروج نیروهای امریکا را از سوریه صادر کرد اما، در واقع، این تصمیم، تا کنون فاقد پشتوانه دولتی است.
سایر ساختار‌های حاکمیتی آمریکا، عمده تینک‌تنک‌ ها، و اکثر متحدان اروپایی و خاورمیانه‌ای آمریکا نیز از این تصمیم یکجانبه، مبهوت و یا ناراضی اند!
مواردی چون نحوه عزل و جایگزینی زودهنگام وزیر دفاع، ژنرال ماتیس، و انتقادات چهره‌های شاخص جمهوری خواهان و نیز نارضایتی مقامات اسراییلی و سران اروپایی همچون ماکرون، مؤیّد آنست که، «تصمیم خروج ناگهانی امریکا، از سوریه و افغانستان»، محصول فرایند تصمیم سازی و عمل استراتژیک ساختار امنیت ملی و حتی تیم کارگزاران امنیت ملی ترامپ، نبوده است.
از این لحاظ، با اطمینان می‌توان گفت که، پس از گذشت دو سال از استقرار ترامپ در کاخ سفید، هنوز این "شخص رییس جمهور" است که بعنوان قدرتمندترین و نافذ ترین «کارگزار»، در قالب سیستم و ساختار، نگُنجیده است!
سیستم و ساختار، هنوز نتیجه این تصمیم رییس جمهور را، بویژه در بلند مدت، تامین کننده منافع امنیت ملی و منطبق با رویکرد‌های کلان سنتی امریکا، که سرمایه‌های کلانی مصروف آنها شده است، نمی‌دانند.
"این تصمیم" اگرچه از نظام نگرشی خاصِّ رییس جمهور ناشی شده است ، امّا در عین حال می‌تواند در روند تحولات منطقه‌ای و فراتر، منشاء تغییرات و دگرگونی‌های قابل ملاحظه بشود.
آنچه مسَلَّم است اینکه، حضور نیروهای امریکا در سوریه بدلیل حذف عمده قوای داعش و تروریست‌ها، «سالبه به انتفای موضوع» شده بود.
ائتلاف آمریکایی برای مبارزه با داعش، بدون ایفای نقش محوری، مدتهاست که با حذف علّتِ حضور،
فاقد ماموریت است.
اما، این تصمیم، عمدتاً ریشه در وضعیت سیاسی و موقعیت خطیر شخص رئیس جمهور ترامپ دارد.

بیشتر به نظر می‌رسد که، او سعی نموده با دُور زدن نهادهای مشورتی و سلسله مراتب کارگزاران و نیز نهادهای ساختاری، با یک ابتکار شخصی و معطوف به شعارهای انتخاباتی خود، "مساله خروج" را به موضوع اصلی فضای سیاسی امنیتی امریکا تبدیل کند.

ضمن اینکه، ترامپ نیک می‌داند که در عرصه عملیاتی و امنیتی سوریه، ابتکار عمل از ابتدا هم بدست امریکا نبود، لذا، تداوم وضع پیشین، بار گرانی بر گردن کاخ سف