چرایی منازعه مسکو و کی‌یف در تنگه کرچ.. بخش اول

چرایی منازعه مسکو و کی‌یف در تنگه کرچ

بخش اول

بیش از سه هفته از دور تازه ای از تنش ها میان روسیه و اوکراین به واسطه تنگه کرچ می گذرد. تنگه ای در دریای سیاه که روس ها از آن با نام «کرچنسکی کرالیو» یاد می کند و اوکراینی ها «کرچنسکا پروتکا» می نامندش.

صبح روز یکشنبه ۲۴ نوامبر به یکباره تنشی جدید به واسطه بسته شدن این تنگه توسط نیروی دریایی روسیه میان دو کشور آغاز شد؛ موضوعی که با توقیف سه ناو نیروی دریایی اوکراین و خدمه آن از سوی روسیه شدت گرفت. طی ساعات و روزهای اولیه جنگ روانی از سوی مقامات دو کشور بالا گرفت و اگرچه اوکراینی ها با خشم سخن می گفتند، در مقابل کرملین با آرامی از حق خود بر کریمه و به طبع آن آبهای بال غربی تنگه کرچ سخن می گفت و ولادیمیر پوتین این موضوع را برنامه ای از پیش تعیین شده از سوی کی یف و شخص پروشنکو دانست تا رقبای خود در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در این کشور را خانه نشین کند.

اکنون سه هفته از این واقعه می گذرد و اگرچه جنگ لفظی میان کی یف و مسکو کم رنگ شده است، اما ابهام ها کماکان پررنگ است.

چرا کریمه نقطه عطف منازعه در تنگه کرچ است؟

کشمکش پیش آمده در تنگه کرچ ناشی از دو قرائت متفاوت از سوی مسکو و کی یف درباره کریمه است؛ مسکو پس از الحاق این منطقه در سال ۲۰۱۴ به خاک خود آبهای ضلع غربی تنگه کرچ را نیز متعلق به خود می خواند و معتقد است هر کشتی که قصد عبور از این تنگه به مقصد دریای سیاه و یا آزوف را دارد، به ناچار می بایست از آب های سرزمینی روسیه عبور کند و با استناد به اصل ۱۹ و ۲۱ کنوانسیون قوانین دریایی سازمان ملل درباره حقوق ساحلی کشورها، باید به تمامیت ارضی فدراسیون روسیه احترام بگذارد. اما از سوی دیگر کی یف به یکباره پس از چهار سال بار دیگر موضوع اشغال کریمه توسط روسیه را مطرح می کند و معتقد است که همچنان آبهای غربی این تنگه متعلق به اوکراین است.

دکتر مارینا لاپنکا، مدیر مرکز همکاری با کشورهای مشترک المنافع دانشگاه دولتی ساراتوف و مدیر مرکز تحلیلی اوراسیا در منطقه ولگا در گفتگو با یورونیوز معتقد است که موضوع تعیین و تکلیف و تهدید حدود تنگه کرچ به سه هفته پیش و یا الحاق کریمه باز نمی گردد و پیشینه تاریخی دارد. به اعتقاد وی این مسئله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مطرح شد و همواره موضوع مورد مذاکره میان دو کشور بوده است. این استاد دانشگاه با اشاره به موقعیت جزیره توزلا در میانه تنگ کرچ، به مذاکرات سال ۲۰۱۲ میان روسای جمهور دو کشور اشاره می کند؛ قراردادی که میان پوتین و یانوکوویچ انجام شد و مطابق آن مرزهای دریایی دو کشور در این تنگه تهدید حدود شد.

به گفته این تحلیلگر روس، پس از آن که الحاق کریمه به روسیه انجام شد، دیگر مسکو معتقد به مذاکره با طرف اوکراینی خود نیست و تنگه کرچ و جزیره تولا را به طور یکجانبه متعلق به خود می داند. از این رو موضوع کرچ و تهدید حدود آب های سرزمین نیست؛ بلکه مسئله شناختن و یا عدم شناخت کریمه به عنوان بخشی از سرزمین روسیه است.

مدیر مجله علمی پژوهشی مطالعات اوراسیای در ادامه این گفتگو به استانداردهای دوگانه آمریکا و غرب اشاره می کند و معتقد است که با همان الگویی که غرب، کوزوو و سودان جنوبی را از حق حاکمیت و استقلال برخوردار می داند، باید برای مردم شبه جزیره کریمه نیز حق تعیین وابستگی را قائل باشد.

این استاد دانشگاه با اشاره به انتقال کریمه در زمان اتحاد جماهیر شوروی به اوکراین در سال ۱۹۵۳، این موضوع را مطرح می کند که اگر قرار است در الحاق سال ۲۰۱۴ ابهامی وجود داشته باشد، این مسئله در رابطه با سال ۱۹۵۳ نیز صدق می کند و آن الحاق را نیز باید نامشروع دانست. به اعتقاد وی باید جامعه بین الملل باید به وضوح حق ملت ها را برای تعیین حاکمیت خود تعریف کند.

سناریوی کی یف در تنگه کرچ از نگاه روسیه چه بود؟

پروفسور ولادیمیر ایوانوف نیز در گفتگو با یورونیوز معتقد است که اوکراین میان چهار سال گذشته هرگز سکوت نکرده و به طور فعال و مداوم از مواضع خود دفاع کرده است. وی بر این موضوع تاکید می کند که میان این دوره زمانی، دولت کی یف، شبکه آب و برق به کریمه را قطع کرد، اما دولت روسیه همه امکانات را برای کریمه فراهم کرد. به گفته وی حتی افتتاح پل کریمه به روسیه که از روی تنگه کرچ می گذرد نیز با راهپیمایی و تظاهرات در کی یف روبرو شد و تهدیدهایی مبنی بر انفجار از سوی اوکراین غربی وجود داشت.

این دانشیار دانشگاه دولتی مسکو بر این باور است که دور جدید کشمکش میان دو کشور در تنگه کرچ به تابستان امسال باز می گردد و دولت کی یف چندین بار کشتی های غیر نظامی روسیه را با خدمه در دریای آزوف بازداشت کرده بود؛ از این رو در پاسخ به این رفتارها، روسیه نیز به تشدید کنترل مرزی خود در تنگه کرچ پرداخت.

بخش دوم در کانال ژئوپولیتیک ایرانی
@irgeopolitics