‍ 📌پروژه کتاب آبی؛ تلاش نافرجام آمریکا برای تهدیدسنجی یوفوها⑴

‍ 📌پروژه کتاب آبی؛ تلاش نافرجام آمریکا برای تهدیدسنجی یوفوها⑴

⚡سپتامبر ۱۹۴۷ بود و نیروی هوایی آمریکا با مشکل تازه ای روبرو شده بود. انبوهی از گزارشات به دست آن می رسید که همگی به یک موضوع اشاره داشتند: رویت اجسام عجیب و غریب در آسمان که ترس را بر اندام مردم و نظامیان حاضر در میدان های نبرد انداخته بود. نیروی هوایی آمریکا باید سریع تر متوجه می شد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و در همین راستا بررسی هایش را تحت عنوان پروژه نشانه (ساین) آغاز کرد و پروژه کتاب آبی پی ریزی شد.
تا اوایل سال ۱۹۴۸ میلادی تیم بررسی کننده به این نتیجه رسید که به تخصص خارجی برای تحلیل گزارشات دریافتی اش نیاز دارد و خصوصا یک ستاره شناس می خواهد تا مشخص نماید که چه پدیده هایی به لحاظ اختر شناسی دارای توضیح هستند (مثلا سیاره ها، ستاره ها و شهاب سنگ ها).

⚡برای جی آلن هینک اما که در آن زمان ۳۷ ساله بود و مدیریت رصدخانه مک میلین در دانشگاه ایالتی اوهایو را بر عهده داشت، پیشنهاد کاری نیروی هوایی آمریکا که بعدها نام پروژه کتاب آبی بر آن نهاده شد، پروژه ای بود مثل دیگر پروژه هایی که تا آن زمان انجام داده بود و ابدا خبر نداشت که این پروژه زندگی اش را برای همیشه دستخوش تغییر می کند.

✔آغاز ماجراجویی

جی آلن هینک در طول جنگ برای نیروی هوایی آمریکا کار کرده بود و تکنولوژی های دفاعی نوینی را برای این سازمان توسعه داده بود که از آن جمله میتوان به نخستین فیوز کنترل شونده از طریق امواج رادیویی اشاره کرد؛ به همین خاطر نیز نیروی هوایی اعتماد و اطمینان کافی را به او داشت و شخص هینک نخستین انتخاب برای پیش بردن پروژه بررسی اجسام ناشناخته در آسمان آمریکا بود.
خودش آن روزها را اینطور توصیف می کند:

⚡روزی، چند نفر از مرکز فنی پایگاه رایت پترسون نیروی هوایی به سراغم آمدند که تقریبا صد کیلومتری با محل زندگی ام فاصله داشت. آنها با شرمی که در چهره شان دیده می شد موضوع اشیاء پرنده ناشناس را مطرح کردند و از من پرسیدن که آیا میتوانم به عنوان مشاور نیروی هوایی در رابطه با این موضوع با آنها همکاری کنم یا خیر. به نظر نمی رسید کاری که از من می خواهند خیلی زمانم را بگیرد و به همین خاطر نیز پیشنهادشان را پذیرفتم.

⚡هینک از همه جا بی خبر ابدا نمی دانست که این پیشنهاد آغاز ماجراجویی چندین ساله اش در پروژه کتاب آبی است که او را به یکی از معروف ترین و جنجال برانگیز ترین دانشمندان قرن بیستم تبدیل می شود. او حتی تصورش را هم نمی کرد که با حضورش در این پروژه دیدگاه هایش در مورد UFOها تا چه اندازه تغییر خواهد کرد. شاید جالب باشد بدانید که او بعدها روی انجام تحقیقات همه جانبه و دقیق پیرامون این موضوع اصرار می ورزید حال آنکه پیشتر نظر دیگری داشت.

قبلا در سال ۱۹۴۸ در مورد UFOها شنیده بودم و درست مانند هر دانشمند دیگری تصور می کردم که آنها وجود ندارند.

⚡پروژه ساین برای یک سال ادامه پیدا کرد و در طول این مدت تیم دست اندر کار ۲۳۷ گزارش دریافتی در این باره را مورد بررسی قرار دادند. هینک در گزارش آخرش خاطرنشان کرده بود که در حدود ۳۲ درصد از آن گزارشات توضیح اخترشناسی داشتند، در حالی که برای ۳۵ درصد دیگر توضیحات دیگری وجود داشت؛ برای مثال حرکت بالون ها، راکت ها یا پرندگان. ۲۰ درصد باقی مانده از گزارشات هم شواهدی در رابطه با UFOها داشتند اما امکان توضیح شان وجود نداشت.

⚡نیروی هوایی آمریکا اما از کاربرد کلمه UFO (به معنای اشیاء پرنده ناشناس) برای توصیف آنها بیزار بود و به همین خاطر آن ۲۰ درصد گزارش هایی که به وجود اشیاء مرموز اشاره داشتند را صرفا در زیرگروهناشناخته ها طبقه بندی کرد.

⚡در سال ۱۹۴۹ پروژه ساین جای خود را به برنامه دیگری تحت عنوان پروژه کینه (Grudge) داد. در حالی که پروژه ساین همانطور که از نامش بر می آید تلاش می کرد به دنبال نشانه ها برای ارائه توضیحات علمی پیرامون UFOها بگردد، پروژه کینه از همان ابتدا سر ناسازگاری داشت و به کل همه چیز را رد می کرد. هینک که هیچ نقشی در پروژه کینه نداشت اعلام کرد «فرضیه اصلی در پروژه کینه بر نبودن UFOها اصرار دارد.»

⚡گزارش نهایی این پروژه نیز در سال ۱۹۴۹ منتشر شد و جای تعجب ندارد که بگوییم در آن اعلام گردید پدیده UFO هیچ خطری را متوجه ایالات متحده آمریکا نخواهد کرد و صرفا حاصل وحشت عمومی، فریب تعمدی و بیماری روحی است و در پاره ای از موارد شهروندان صرفا اشیائی عادی را رویت اما به شکلی اشتباه آنها را تفسیر کرده اند. در انتهای این گزارش هم اشاره شده بود که موضوع ارزش صرف وقت بیشتر را ندارد.

⏸ادامه دارد⏪

🆔@keyhan_on1🔭