ایا وجود ما در جهان اهمیت دارد (قسمت چهارم)

ایا وجود ما در جهان اهمیت دارد (قسمت چهارم)

گای کاهان بر این باور است که ما باید به اهمیت خود در جهان به گونه‌ی دیگری فکر کنیم. وی دیدگاه ویلیامز مبنی بر این‌که چیزی در این جهان دارای ارزشی وجودی نیست را مورد سرزنش قرار می‌دهد و به آن انتقادهایی جدی وارد می‌کند. بر باور کاهان، ما به‌عنوان نمونه‌های حیات هوشمند، می‌توانیم به سادگی دیدگاه ویلیامز را زیر سوال ببریم و رد کنیم. یکی از چیزهایی که فلاسفه معمولاً به آن توجه نکرده‌اند این است که وقتی می‌گویند چیزی اهمیت دارد و چیز دیگری بی‌اهمیت است، دقیقاً چه معنایی برای کلمه‌ی “اهمیت” در نظر دارند؟ اصلاً اهمیت داشتن و نداشتن یعنی چه؟

با اهمیت شدن یک چیز، حاصل دو عامل مهم است: نخست این‌که آن چیز خاص چگونه ارزشمند یا بی‌ارزش است و دوم این‌که آن چیز، چقدر ارزش توجه کردن دارد. کاهان می‌گوید وقتی که دامنه‌ی مقیاس‌سنجی یا همان دامنه‌ی مرجع گسترش پیدا می‌کند و این فرآیند گسترده شدن همچنان ادامه می‌یابد، از ارزش چیزهایی که درون آن دامنه هستند، رفته رفته کاسته خواهد شد. برای درک بهتر این موضوع، یک مثال ساده می‌زنیم.

تصور کنید که فرزند شما به دنیا آمده است. این اتفاق برای شما بسیار با ارزش است؛ زیرا چهارچوب نگاه شما به تولد فرزندتان، محدود به زندگی شخصی خودتان است. این در حالی است که اگر در مقیاس شهری تولد فرزند شما را بررسی کنیم، شاید موضوعی بی‌اهمیت به نظر برسد و یا اهمیت اندکی داشته باشد. هرچه این دامنه‌ی مرجع بزرگ‌تر شود، از اهمیت تولد فرزند شما کاسته می‌شود. در چهارچوب خانواده بسیار اهمیت دارد؛ اما در چهارچوب شهری، خیر. حال اگر این دامنه به مقیاس کشوری و جهانی برسد، تولد فرزند شما کوچک‌ترین اهمیتی نداشته و اصلاً به حساب نمی‌آید.


حال این مقیاس را بزرگ‌تر از هر چیزی کرده و به مقیاس کیهانی می‌رسیم. مقیاس کیهانی، همه‌چیز را در بر می‌گیرد؛ از ابتدای فضا و زمان تا انتهای آن‌ها، همگی در این چهارچوب هستند. در این مقیاس، ما چیزی نیستیم جز ذره‌ای میکروسکوپی که باهوش است. این دقیقاً همان چیزی است که باعث می‌شود ما به بی‌اهمیت بودن خودمان در جهان هستی فکر کنیم. همان‌طوری که گفته شد، مقیاس کیهانی همه‌چیز را در بر می‌گیرد و از ارزش چیزها نیز با بزرگ‌تر شدن چهارچوب مرجع، کاسته می‌شود؛ اما مشکل این است که ما مقایسه را اشتباه انجام می‌دهیم. ما درون چهارچوب کیهانی قرار داریم و چیزهای زیادی در این چهارچوب هستند که ما می‌توانیم به‌سادگی با آن‌ها رقابت کنیم به‌طوری که گویی توجه ویژه‌ای به ما می‌شود. اگر این چنین فکر نکنیم و چیزی نیز برای رقابت با ما وجود نداشته باشد، آن‌گاه می‌توانیم نتیجه بگیریم که بی‌ارزش هستیم.


اما گای کاهان می‌گوید که این دیدگاه نیز خیلی سریع از همه‌چیز گذر می‌کند و شاید توضیح بهتری برای درک این موضوعات وجود داشته باشد. ما نباید فراموش کنیم که اهمیت، تابع ارزش است. اگر ما زندگی انسان را به‌عنوان مرجعی برای قیاس با همه‌چیز در نظر بگیریم، آن‌گاه ممکن است که حتی در مقیاس کیهانی نیز با ارزش باشیم. فرض کنید یک خانه‌ی خالی بزرگ دارید و یک قطعه الماس نیز در این خانه است. این الماس شاید نسبت به محیطی که در آن قرار گرفته بسیار کوچک و ناچیز باشد؛ اما این بدان معنا نیست که الماس چیزی بی‌ارزش است و نیازی به توجه ندارد. این الماس دقیقاً از هر چیزی که در اطرافش قرار گرفته با ارزش‌تر است!

مرجع قیاس اگر حیات هوشمند باشد، قضیه به شکل دیگری خواهد بود
از این رو، کاهان می‌گوید که مرجع ارزش ما باید حیات هوشمند ما باشد. اگر حیات هوشمند را به‌عنوان مرجع ارزش در نظر بگیریم، آن‌گاه اهمیت ما در مقیاس کیهانی به این بستگی دارد که در کیهان چه تعداد حیات هوشمند دیگر نیز وجود دارد. اگر جهان مملو از حیات هوشمند باشد، به گونه‌ای که ما فقط یک الماس در میان میلیون‌ها و میلیاردها الماس دیگر باشیم و یا حتی برخی از آن الماس‌ها از ما بزرگ‌تر و درخشان‌تر باشند؛ آن‌گاه می‌توانیم بگوییم که ما در مقیاس کیهانی بی‌اهمیت هستیم. اما اگر مشخص شود که ما تنها نمونه‌ی حیات هوشمند در سرتاسر عالم هستیم؛ آن‌گاه باید گفت که ما دارای جایگاه ویژه‌ای در جهان بوده و شاید از مهم‌ترین چیزها باشیم. در آن صورت، ما تنها الماس موجود در این جهان هستیم که به‌شدت درخشان است و همچون پرتوی نوری در تاریکی مطلق، روشنایی را به ارمغان می‌آورد. بهتر است به‌جای آن‌که خود را بی‌اهمیت بدانیم، بگوییم که ما از اهمیت خود بی‌خبر هستیم؛ زیرا همچنان نمی‌دانیم که آیا حیات هوشمندی غیر از خود ما در جهان وجود دارد یا خیر. ما هنوز نمی‌دانیم که این اهمیت کیهانی را با چه کسی سهیم هستیم.

ادامه دارد..
https://goo.gl/e7gBh8