قصیدهٔ۱۱..۱۸. کرده به دیوان دل چرخ و زمین را لقب

قصیدهٔ۱۱

۱۸. کرده به دیوان دل چرخ و زمین را لقب
پیر بَشَخْشَم‌نهاد زشت شبانگه‌لقا

🍃🍃🍂🍁🍂🍃🍃
دیوانه‌دل: اضافهٔ تشبیهی، دفتر دل، لوح ضمیر.
بشخشم: «کلمهٔ بشخشم را در دیوان خاقانی به صورت‌های مختلف نوشته‌اند؛ از جمله: در چاپ دکتر سجادی «تجشّم» آمده و در چاپ عبدالرسولی در متن «مجسم» به کار رفته و در پاورقی‌ها به صورت «مُحَجشَم» و در یک نسخه «تجشم» آمده است که باید «پیر بشخشم» باشد که در برهان قاطع به معنی پیر لرزان آمده که با حرکت چرخ متناسب است.
در حدیقهٔ سنایی، ص۳۶۱، «بَشَخْتَم» آمده است که باید تصحیف شدهٔ «بشخشم» باشد.

آن خوش از نفس شهوت و شره است
ور نه جای بَشَختَم و تبه است.

پیر «تَجَشّم‌نهاد» معنا ندارد، بلکه باید پیر «بشخشم‌نهاد» باشد؛ یعنی پیر لرزان.» (از تقریرات کلاس درس خاقانی استاد دکتر سیدجعفر شهیدی)

معنی: ممدوح خاقانی، ناصرالدین ابراهیم، در دفتر دل، آسمان را پیر لرزان و زمین را زشت سیاه‌منظر لقب کرده است؛ یعنی به هر دو بی‌اعتناست.

@khaghanieshervani