فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
روحانیت شیعه در زمانی نه چندان دور از چنان نفوذ و اعتباری برخوردار بود که به عنوان فرمانروا و حاکم اصلی اذهان و قلب های توده های عظیمی از مردم عمل می کرد.
این تاثیر و نفوذ به حدی بود که اغلب مردم در حوادث و رویدادهای گوناگون (بدون توجه به تاثیر و نتیجه اعمال خود) چشم و گوش بسته از فرمان آنها اطاعت می کردند. به عنوان مثال در جنگ های دوم ایران و روس در عصر فتحعلی شاه بسیاری مردم تحت تاثیر فتوای جهاد مراجع با دست های خالی خود را به مرزهای شمالی کشور رسانده و در جنگی نابرابر و از پیش باخته مقابل توپ و تفنگ روس ها با بیل و کلنگ و شمشیر به مبارزه پرداختند.

نمونه دیگری از این نفوذ بالای روحانیت در میان اذهان توده ها در حادثه رژی بود که با یک فتوای یک و نیم خطی منتسب به میرزای شیرزای تا درون خانه شاه قلیان ها را شکسته و تالبوت انگلیسی را با دست های خالی راهی خانه کردند.

اما در دهه های اخیر به نظر هر چه بر قدرت سیاسی و اقتصادی روحانیت افزوده شده از قدرت و نفوذ معنوی و فکری آنها کاهش پیدا کرده است. امروزه دیگر نه گوش چندان شنوایی برای موعظه های اخلاقی و دینی روحانیت یافت می شود و نه در شهر و روستایی کسی برای داشتن ملای روستا و محل تره خورد می کند.
روحانیت اگر چه قدرت ظاهری (سخت) بالایی به دست آورده است، اما در واقع در دوران ضعیفی از نفوذ خود به سر می برد و بخش زیادی از قدرت نرم خود را از دست داده است...

@kharmagaas