فرهاد قنبری:. زنگ تفریحی به نام علوم انسانی

فرهاد قنبری:
زنگ تفریحی به نام علوم انسانی

تحصیل علوم انسانی در دانشگاههای ایران بیشتر شبیه تفریح و سرگرمی است تا مطالعه و یادگیری اندیشه و کاربست آن در حوزه های مختلف اجتماعی.
در حال حاضر بیش از پنجاه درصد دانشجویان کشور افرادی هستند که در رشته های مختلف علوم انسانی تحصیل می کنند.

شیوه پذیرش اساتید در رشته های علوم انسانی به و واسطه حساسیت های خاصی که حول این رشته ها وجود دارد در اغلب موارد با شیوه هایی به غیر از صلاحیت علمی انجام می پذیرد. اغلب عده ای با بورسیه ها و روش های سفارشی به راحتی موفق به کسب کرسی استادی در این رشته ها شده و به تدریس در رشته های مختلف علوم انسانی در دانشگاههای کشور مشغول می شوند.
این سیکل معیوب گزینش اساتید باعث می شود دانشجویان از نعمت داشتن اساتید کاربلد و باسواد محروم بوده و با گذراندن واحدهای درسی به سادگی ،مدرک کارشناسی و بالاتر در این رشته ها کسب نمایند. بسیاری از این اساتید به علت نداشتن سواد و علم کافی برای تدریس ،به جای معرفی کردن کتاب های مفید مرتبط با آن واحد آموزشی شروع به گفتن و یا تدریس از روی جزوه های من درآوردی خود می کنند.جزوه هایی اغلب بی سر و ته و بی محتوا که در اکثر موارد از سی ،چهل صفحه تجاوز نمی کند.

با یک محاسبه ساده و با کسر واحدهای دروس عمومی می توان گفت هر دانشجوی مقطع کارشناسی چیزی حدود صد و ده واحد دروس تخصصی را می گذراند تا مدرک کارشناسی کسب نماید. اگر به طور متوسط برای هر درس دو واحدی چهل صفحه جزوه این اساتید را در نظر بگیریم می توان گفت هر دانشجو برای گرفتن مدرک لیسانس دو هزار و دویست صفحه جزوه باید خوانده باشد. (چیزی معادل چهار کتاب ششصد صفحه ای )می توان گفت شخصی که مثلا در رشته جامعه شناسی یا فلسفه و علوم سیاسی تحصیل نکرده ولی مثلا ده کتاب خوب در هر کدام از این حوزه ها مطالعه کرده باشد درک و آگاهی بیشتر از یک کارشناس این رشته پیدا خواهد کرد. (البته به این مسئله هم باید اشاره کرد که عده ای از دانشجویان رشته های علوم انسانی هستند که به خاطر علاقه مندی خود به این رشته ها به دور از چارت دانشگاهی به صورت جدی تری به مطالعه در حوزه مورد علاقه خود مبادرت می ورزند) چیزی که عیان و مشخص است این مسئله است که گرفتن مدرک و گذراندن واحد در دانشگاههای ایران در رشته های علوم انسانی چیزی شبیه شوخی و سرگرمی است.

با چنین شرایطی دانشگاههای ما در این رشته ها در بهترین حالت کارمندان متوسط و وظیفه شناسی برای برخی ادارات و سازمانها تربیت می کنند نه انسانی صاحب اندیشه و تفکر که قرار است در حوزه های مختلف مربوط به انسان به تحقق و تفکر و ارائه راهکار بپردازد.
@kharmagaas