درخت گلابی وحشی_نوری بیلگه جیلان

درخت گلابی وحشی_نوری بیلگه جیلان

سینمای نوری بیلگه جیلان را دوست دارم و فیلم های "روزی روزگاری آناتولی" و "خواب زمستانی" از فیلم های بسیار محبوبم هستند.
نوری بیلگه در فیلم "درخت گلابی وحشی" نیز به مانند سایر آثار خود فیلمی پر دیالوگ با ریتمی کند را تصویر کرده است.
کارکترهای فیلم همه خاکستری هستند و هر کدام به فراخور موقعیت چهره تاریک و روشنی از خود را به نمایش می گذارند. دنیای سوژه های بیلگه جیلان دنیای انسانهای کامل و بی نقص نیست. دنیای سوژه های بیلگه جیلان دنیایی آشفته، خودبین، پوچ، افسرده ، ناامید و گاهی پر از شور زندگی و امید است.
درخت گلابی وحشی با بیرون کشیدن سنگی از چاه توسط سه نسل از یک خانواده ( پدر بزرگ، پدر، پسر) آغاز می شود و با کندن چاه توسط نسل سوم این خانواده پایان می یابد. این فیلم بیلگه جیلان را می توان فراخوانی برای پاسداشت زمین و خاک و احترام به زایایی آن دانست. کاراکتر اصلی فیلم که از ابتدا در آسمان ها سیر می کند و نگاهی تحقیر آمیز به محیط اطراف خود دارد در سیر و سلوکی شبیه عرفا زمین را کشف می کند و به گونه ای به اصالت خود باز می گردد..
@kharmagaas