فرهاد قنبری:. فردوسی پور و صدا و سیما

فرهاد قنبری:
فردوسی پور و صدا و سیما

عادل فردوسی پور با سابقه بیش از دو دهه حضور در صدا و سیما حالا بازی رو خوب یاد گرفته است و بهتر از هر کسی می داند که در مشاجره با صدا و سیما هر که مقابل آن سازمان قرار بگیرد، در افکال عمومی موجه جلوه خواهد داد و مردم با او همراهی و همدلی خواهد نمود.
فردوسی پور به خوبی به نقش و قدرت رسانه ها واقف است و خوب می داند که با مدیریت فضای رسانه ای بعد چند هفته دوباره به تلویزیون بازخواهد گشت و این بار هم قدرت خود را به چشم مسئولان این سازمان عریض و طویل بی خاصیت نشان خواهد داد.

اما به برنامه نود و مجری آن فراسوی تفکر حاکم بر صدا و سیما بنگریم و کمی تامل کنیم که آیا واقعا امثال آقای فردوسی پور در خدمت ورزش ایران هستند یا با گل الود کردن آب ماهی های مد نظر خود را صید می کنند!!
باید در ابتدا به هر کسی که موفق می شود از هفت خان سفت و سخت صدا و سیما گذشته و در آنجا به چهره ای محبوب و همه کاره تبدیل می شود با دیده تردید نگریست. بی شک در این صدا و سیما کسی که بخواهد با صداقت و عدالت و انصاف قدم بردارد ره به جایی نخواهد و پس از یک دوره کوتاه برای همیشه کنار گذاشته خواهد شد.

برنامه نود و آقای فردوسی پور یکی از کسانی بود که مقابل رشد فوتبال ایران پس از جام جهانی نود و هشت ایستاد و فوتبالیست های جوان را به افرادی پرحاشیه و زیاده خواه تبدیل کرد.

فردوسی پور با مافیای "نود" در این سالها هر چه خواسته انجام داده است، او زمانی تصمیم گرفت علی دائی را بی آبرو کند و چنان کاری کرد که در هیچ ورزشگاهی از فحاشی در امان نبود یا گاهی بسیاری از مربیان و فوتبالیست های با استعدادی را از همان آغاز شروع فعالیت تخطئه کرد و در مقابل در عده ای همچون بادکنکی توخالی دمید. فردوسی پور گاهی یاد سربازی نرفته فوتبالیست ها می افتاد و چند روز بعد تقاضای عفو آنها را می کرد و فقط خدا می دانست این میان چه اتفاقی رخ داده است.
در همین اواخر سعی کرد با علی کریمی هم همان کاری را بکند که سالها پیش با دائی کرده بود اما به سرعت متوجه تفاوت کریمی و میزان محبوبیت او با دائی شد و با دعوت او در برنامه (و به نوعی بستن دهانش) مانع به خطر افتادن موقعیت خود از طریق افشاگری های کریمی شد.
فردوسی پور برای دعوت از فیگو و پویول و اتوئو و...بیش از پانصد میلیون پول پرداخت کرد و در پاسخ اسپانسرها را مسئول پرداخت حقوق آنها دانست. (اسپانسرهایی از جنس ثامن الحجج و روبیکایی که مدتی دیگر بوی نامطبوع اختلاس و باندش بلند خواهد شد) و کوچکترین انتقادی را با تمسخر و توهین به منتقدان و متهم کردن آنها به کوته بینی پاسخ داد.
فردوسی پور به مانند علیخانی و مدیری و جوان و... سر این سفره پهن شده صدا و سیمایی نشسته است که از پول بیت المال تغذیه می شود. او با ژست های شبه روشنفکری و روشنگری و طرفداری از حقوق مردم همیشه سعی کرده است خود را فردی هنر دوست و دمکرات معرفی کند اما در برنامه خود روشی کاملا خود محور را به نمایش بگذارد.
مهران مدیری، رامبد جوان، فرزاد حسنی، احسان علیخانی، رشید پور، فردوسی پور و سایر مجریهای تلویزیون محصول یک سیستم هستند. سیستمی معیوب که چنین افرادی را پرورش می دهد. سیستمی که هر کدام از ما هم شاید در آن قرار می گرفتیم به مانند آنها رفتار می کردیم.
@kharmagaas