فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
در مسیر قم به تهران سوار یکی از ماشین های گذری شدم‌، راننده این ماشین مرد نسبتا جوانی بود که از اول مسیر یک آلبوم پایان ناپذیر از آهنگ های واقعا مزخرف که بیشتر شبیه سر و صداهای عجیب و غریب بود را با صدای بسیار بلندی پلی کرد به گونه ای که باعث سردرد و اعصاب خوردی مسافران از جمله من شد. من با اینکه سعی کردم با هدفن و زدن خود به بیخیالی این وضعیت آزار دهنده را تحمل کنم اما نشد و در وسط راه گفتم " آقا صدای اینو کم کن اعصابمون خورد شد" راننده هم با نهایت خونسردی برگشت گفت "ناراحتی پیاده شو"... بنده هم در آن شرایط که صدا به صدا نمی رسید هر چه سعی کردم او را متوجه این مسئله کنم که ماشین با مسافر، حوزه عمومی محسوب می شود و راننده حق آزار مسافر را ندارد، نشد که نشد و بعد مدتی دوباره تکرار کرد آقا بلاخره نگه دارم یا نه؟ گفتم "نه آقادست شما درد نکنه اونقدر هم اعصابمو خورد نکرده که این وقت شب وسط بیابون پیاده شم"
راننده با شنیدن این جمله لبخندی زد و ضمن کم کردن صدای موزیکش گفت " بهت نمیخوره آخوند باشی" و بلافاصله ادامه داد "عمو جان هنوز جوانی کمی موسیقی گوش بده، شاده باش، بزن برقص و....."

بخش عظیمی از طبقه متوسط شهری ناراضی از وضع موجود خود را نه در مقام حامل گفتمان معنا بخش بلکه خود را به صورت پاد(ضد) گفتمان حاکم تعریف کرده و معنی می کند. حاملان چنین تفکری هر فردی که سخن، بیان یا رفتاری که کوچکترین شباهتی به گفتمان حاکم داشته باشد را بدترین واکنش ها و ادبیات محکوم می کنند. به عنوان مثال کافیست در میان این طیف از مظلومیت مردم غزه و فاشیستی بودن نظام حاکم بر اسرائیل سخن بگویی تا بلافاصله با بدترین توهین ها و انگ ها به جیره خواری و کاسه لیسی حاکمان متهم شوی. در مقابل این طیف کافیست از اهالی موسیقی رپ و پاپ یا از سینماگران و این سینمای مبتذل کوچکترین نقدی ارائه دهی تا سریعا به دگماتیسم و تحجر متهم شوی. برای این طیف کافیست تا کوچکترین نقدی به آمد نیوز، صدای آمریکا و مسیح علینژاد و... داشته باشی با بدترین توهین ها مواجه شوی.‌
برای اغلب حاملان این تفکر که بیشترین آگاهی خود را از چند کانال تلگرامی و شبکه ماهواره ای دریافت می کند، فهم این مسئله که هم می توان منتقد فیلم های کاریکاتوری "به وقت شام" و "اخراجی ها" و " ماجرای نیمروز" بود و هم از این سینمای لوده سلبریتی زده انتقاد کرد، بسیار دشوار است....

این طیف حامل هیچ تفکر مستقلی نیست و موجودیت خود را صرفا در تقابل و ضدیت با گفتمان حاکم می بیند‌..‌. حاملان چنین تفکری نمی دانند که از همان دگماتیسم و جمودیتی تغذیه می کنند که محافظه کاران افراطی را به آن متهم می کنند...
@kharmagaas