من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
بخش هایی از مصاحبه اخیر دکتر محمد رضا تاجیک: «باید از آیندهای که در راه است هراسناک بود»
بخش هایی از مصاحبه اخیر دکتر محمد رضا تاجیک: "باید از آینده ای که در راه است هراسناک بود"
⏺ چنانچه حال و روز تدبیر و تدبیرگران منزل همین باشد که هست و حال و احوال شرایط داخلی و خارجی نیز همین باشد که هست، باید از آیندهای که در راه است هراسناک بود. در شرایط کنونی هیچ دلیلی برای افزونتر شدن صعهی صدر و آستانهی تحمل مردم نمیبینم. در زمین این شرایط جز هرزهگیاه بیحوصلگی و اعتراض نمیروید.
⏺ دولت را دچار نوعی اختگی و اصلاحطلبان را دچار نوعی سترونی و نازایی و انفعال و اصولگرایان را دچار نوعی بحران مقبولیت و مشروعیت و کارآمدی میبینم. از یک منظر، این وضعیت را وضعیت فقدان و ناباروری و فترت مینامم: یعنی وضعیتی که قدیم در حال احتضار است، اما جدید هم امکان تولد ندارد؛ آرایش نیروها و جریانهای موجود در حال پاشیدن است، اما آرایش نیروها و جریانهای جدید ممکن نمیشود؛ هژمونی گفتمانهای مسلط کنونی در بحران است، اما هیچ پادگفتمان یا گفتمان دیگری امکان و استعداد هژمونیک شدن ندارد. در این وضعیت فقدان و فترت، شرایط برای ورود نیروهای نظامی و امنیتی به عرصهی سیاست بیش از هر زمان دیگری فراهم میشود.
⏺ دولت در سالی که گذشت بیش از آنکه در نقش جزئی از راهحلهای مشکلات جامعه ظاهر شود، در نقش جزئی از مشکلات ظاهر شد (به دلایل بسیار که قبلا به برخی از آنان اشاره کردهام). لذا سال گذشته، نه تنها برای جامعه، بلکه برای خودِ دولت نیز، سال بیبرف و بنفشه بود. وضعیت سال آینده موضوع ارادهی معطوف به آگاهی و درایت تدبیرگران منزل است. اگر چنین عزمی جزم نشود، سال آینده باید بر سر هر کوی و برزنی این نوشته را خواند: «دریغ از پارسال».
⏺ جامعهی ایرانی 98 نه لزوما یک فروپاشی ساختاری، که سطح و عمقی متفاوت از نوعی فروپاشی روحی و روانی و ذهنی و احساسی و رفتاری را تجربه خواهد کرد.
آن شکافی که در جامعهی امروز ما بیش و پیش از هر شکافی فضا و مکانی مهیا برای ظهور و بروز رخدادهای رادیکال فراهم میآورد، همین شکاف روحی و روانی و ذهنی مردم است که بهطور فزاینده در حال فاصلهگرفتن از شرایط عینی آنان و تبدیل شدن به نوعی شکافِ مازوخیستی و سادومازوخیستی و هیستریک و پارانویایی و ماخولیایی است.
⏺ امروز بیش از زمانی سیاست در جامعه ما با اقتصاد و زندگی روزمرهی مردم گره خورده است. سیاست در تاریخ اکنونش، باید مشق و انشاء خود را در دفتر اقتصاد و زندگی انضمامی مردم بنویسد، به بیان دیگر، سیاست باید قلم خود را در دوات اقتصاد و نیازهای حیاتی و اولیهی مردم بزند و مشقش را بنویسد. در غیر اینصورت، آن خط که او نبشتی نه خود خواندی و نه غیر. امروز به بیان اسلاونا دراکولیچ امر پیشپاافتاده به امر سیاسی تبدیل شده است و دولتمردان باید نگاه خیره خود را متوجه همین امر پیشپاافتاده کنند. دراکولیچ در کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» مینویسد: آنجایی که کمونیسم واقعا شکست خورد، در حیطه اداره امور پیشپاافتاده زندگی روزمره بود، نه در حیطه ایدئولوژیک.
@kharmagaas