من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
در روزهای آخر اسفند. در نیمروز روشن. وقتی بنفشهها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در روزهای آخر اسفند
در نیمروز روشن
وقتی بنفشه ها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین جای می دهند
جوی هزار
زمزمه درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها روان
ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد با خود ببرد هر کجا که خواست
در روشنایی باران
در آفتاب پاک
در روزهای آخر اسفند
در نیمروز روشن
@kharmagaas
محمدرضا شفیعی کدکنی