چرا شاهنامه آخرش خوش است؟.. گویا سوء تفاهمی در کار بوده بر سر اینکه اصولا معنی این حرف چیست؟

چرا شاهنامه آخرش خوش است؟

گویا سوء تفاهمی در کار بوده بر سر اینکه اصولاً معنی این حرف چیست؟ البته معنی روشن است زیرا نبرد نیکی با بدی که هسته ی مرکزی شاهنامه را تشکیل می دهد در انتها به پیروزی و نفع نیکی خاتمه پیدا می کند و به این علت گفته شده که شاهنامه آخرش خوش است. هسته ی مرکزی، جنگ ایران و توران است، ولی پیش از آن مراحل دیگری در کار است. اولین مرحله جنگ با دیوان است که تهمورس قهرمان آن است. بعد ماجرای ضحاک با کاوه و فریدون. بعد جنگ خانوادگی خانواده فریدون که به کشته شدن ایرج منجر می گردد، و بعد جنگ ایران و توران بر سر کشته شدن سیاوش بیگناه، و ادامه ی آن که بالاخره به مجازات گناهکار منجر می گردد و پیروزی جبهه ی نیکی را که ایرانی ها باشند بر بدی که تورانی های باشند تحقق می بخشد. ایرانی ها در طی دوران درازی این کوشش و تلاش را دارند برای آنکه نیکی را بدی پیروز گردانند، به هر قیمت که شده، زیرا اگر آنچه اصول زندگی است به هم بخورد کل مفهوم زندگی بشر به هم خواهد خورد. پس اگر گفته شده است که شاهنامه آخرش خوش است، برای آن است که عنصر گناهکار بی مجازات نمانده، و جبهه ی بدی مغلوب گردیده.

@kharmagaas
کتاب "چهار سخنگوی وجدان ایران
فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ" نوشته دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن