من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
شش یا هفت ساله بودم که برای نخستین بار عروسک کوکی دیدم… در جناح چپ کلیسا، صحنۀ ولادت مسیح در آخور بازسازی شده بود
شش یا هفت ساله بودم که برای نخستین بار عروسک کوکی دیدم… در جناح چپ کلیسا، صحنۀ ولادت مسیح در آخور بازسازی شده بود. از دیدن فرشته ای که به نظر می رسد از گچ مفصل وار ساخته شده، دچار حیرت شدم. این فرشته کنار صحنۀ آخور و کمی جلوتر از آن قرار داشت و تنها یک کار می کرد : اگر در دستان دراز شده اش سکه ای می نهادند، سر خود را بالا می آورد تا بگوید متشکرم : وزن سکه (!) سازو کار (فرشته) را به کار می انداخت. نخستین بار بود که چنین چیزی می دیدم، گویی تناقض کوچکی جان گرفته بود. زیرا محال بود فرشته ای به مدرسه بازرگانی رفته و دلبستۀ پول شده باشد.
@kharmagaas
کریستین بوبن